مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
15
2
2014
08
23
Numerical Versus Empirical Models for Estimating Wetting Patterns in Subsurface Drip Irrigation Systems
برآورد ابعاد پیاز رطوبتی با مدل تجربی و مدل عددی HYDRUS-2D در آبیاری قطرهای زیرسطحی
1
14
100186
10.22092/jaer.2014.100186
FA
مژده
خلیلی
دانش آموخته کارشناسی ارشد آبیاری و زهکشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
مهدی
اکبری
دانشیار موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
ابوطالب
هزارجریبی
دانشیار گروه مهندسی آب دانشکده کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
مهدی
ذاکری نیا
استادیار گروه مهندسی آب دانشکده کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
فریبرز
عباسی
استاد موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
Journal Article
2013
11
30
Optimal use of water resources is essential to decrease cost and maximize available water resources. Subsurface drip irrigation can increase irrigation and water use efficiency. This irrigation method distributes water into the soil, leaving the surface of the soil dry and decreasing evaporation. In the design of subsurface drip irrigation (SDI) systems, the dimensions of the wetted onion determine the installation depth and spacing of the drippers. Several models have been developed to simulate soil moisture patterns and the wetting front using soil hydraulic parameters, emitter discharge rate and volume of water discharged. The present study used the powerful numerical model HYDRUS-2D and dimensional analysis, which requires fewer parameters to predict the wetted zone using the empirical method. The predicted values for wetting depth (upward, downward) and horizontal dimensions were compared with those obtained by laboratory testing conducted in loamy soil at 40 cm in depth. R<sup>2</sup> varied from 0.88 to 0.97 for HYDRUS-2D and 0.94 to 0.98 for the empirical model. The results showed that the simulated and experimental results were in very good agreement and that the empirical model better predicted the dimensions of the wetted onion.
کاهش چشمگیر کمیت و کیفیت منابع آب در دسترس، بشر را وا میدارد تا آب را به شکلی درستتر مصرف کند. <br />سیستمهای نوین آبیاری مانند آبیاری زیرسطحی، از راههایی هستند که باعث افزایش بازده و کارایی مصرف آب میشوند. در این روشهای آبیاری، با توزیع آب در داخل نیمرخ خاک، سطح خاک خشک باقی میماند و تبخیر کاهش مییابد. در طراحی آبیاری قطرهای زیرسطحی، شکل و ابعاد پیاز رطوبتی عامل اصلی در تعیین عمق نصب لولههای قطرهچکاندار و فاصلۀ قطرهچکانها از یکدیگر است و به این منظور مدلهای زیادی ارائه شده که با داشتن مشخصات هیدرولیکی خاک، دبی خروجی و حجم آب خارج شده، میتوانند تخمین قابل قبولی از شکل پیاز رطوبتی ارائه دهند. در این تحقیق، برای برآورد پیاز رطوبتی از روش آنالیز ابعادی، بهدلیل ساده بودن و نیز کم بودن تعداد پارامترهای موردنیاز، بهعنوان مدل تجربی و مدل عددی HYDRUS-2D استفاده شد. مقادیر اندازهگیری شده، شکل پیاز رطوبتی در سیستم آبیاری قطرهای زیرسطحی (شامل عمق خیس شده در پایین قطرهچکان، عمق خیس شده در بالای قطرهچکان و عرض خیس شده) در یک خاک لومی با عمق نصب 40 سانتیمتر زیر سطح خاک با دبی 5/3 لیتر در ساعت با نتایج هر دو مدل مقایسه شد. ضریب تبیین بالای بین 88/0 تا 97/0 برای مدل HYDRUS-2D و 94/0 تا 98/0 برای مدل تجربی بهدست آمد که دقت هر دو مدل را در تعیین ابعاد پیاز رطوبتی در آبیاری قطرهای زیرسطحی نشان میدهد
https://fooder.areeo.ac.ir/article_100186_5ae2a1f6fd6d47e3ebe15309f1c74ca2.pdf
مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
15
2
2014
08
23
Effect of Residue Management and Time of Post-Irrigation on Wheat Yield in a Raised-Bed Planting System
تأثیر مدیریت بقایای گیاهی و زمان انجام پیآب بر عملکرد گندم آبی در سیستم کاشت روی پشتههای عریض
15
26
100187
10.22092/jaer.2014.100187
FA
علی اکبر
صلح جو
استادیار بخش تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس
سیدابراهیم
دهقانیان
مربی پژوهش بخش تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس
Journal Article
2014
01
21
The effective parameters of the present study on wheat yield were the optimum use of residue and water. The effects of residue management and post-irrigation methods on raised bed planting systems were evaluated for irrigated wheat. This study was a split-block design with three replications. The levels of residue management considered as main plots were burned straw (B), partial removal of straw + stalk shredder (R), and partial removal of straw + stalk shredder + moldboard plowing (RP). The effects of delay of post-irrigation was measured at 7 d (I<sub>7</sub>), 14 d (I<sub>14</sub>), and 21 d (I<sub>21</sub>) after planting for the sub-plots. The soil cone index, moisture content, percentage of plant emergence, percentage of surface residue cover, weight of 1000 kernels, water use, and wheat yield were measured. The results indicated that treatment RP decreased the cone index 18.8%, plant emergence 7%, surface residue cover 63%, and water use 5%, and increased organic matter 3.5%, wheat yield 5%, and water use efficiency based on wheat yield 11.3% compared to treatment B. The results also showed that timing of post-irrigation had no significant effect on wheat yield. This indicates that post-irrigation can be delayed until 21 d after planting, which effectively eliminates the need for post-irrigation.
از عوامل مؤثر بر عملکرد گندم، استفاده بهینه از بقایای گیاهی و آب است. از این رو نیاز است تا روشهای مدیریت بقایای گیاهی و زمان اجرای پیآب روی پشتههای عریض بررسی و ارزیابی شود. این تحقیق در قالب طرح آماری <br />اسپلیت بلوک و بهمدت سه سال اجرا شد. تیمار اصلی، مدیریت بقایای گیاهی شامل: الف، سوزاندن بقایای گیاهی، <br />ب، خارج کردن قسمت عمدهای از بقایای گیاهی+ ساقه خردکردن و ج، خارج کردن قسمت عمدهای از بقایای گیاهی <br />+ ساقه خردکردن + شخم با گاوآهن برگرداندار است. تیمار فرعی زمان اجرای پیآب شامل: الف، 7 روز پس از کاشت، ب، 14 روز پس از کاشت و ج، 21 روز پس از کاشت در 3 تکرار است. پارامترهای شاخص مخروطی خاک، درصد رطوبت خاک، درصد سبز، درصد بقایای گیاهی مانده بر سطح خاک، میزان آب مصرفی و عملکرد گندم اندازهگیری شد. نتایج نشان میدهد که تیمار استفاده از ساقه خردکن + گاوآهن برگرداندار، در مقایسه با سوزاندن بقایای گیاهی، باعث کاهش: شاخص مخروطی خاک بهمیزان 8/ 18 درصد، میزان سبز شدن 7 درصد، بقایای گیاهی مانده بر سطح خاک بهمیزان 63 درصد و آب مصرفی بهمیزان 5 درصد و نیز باعث افزایش ماده آلی خاک بهمیزان 5/3 درصد، عملکرد گندم بهمیزان <br />5 درصد و کارآیی مصرف آب بر اساس عملکرد گندم بهمیزان 3/11 درصد شده است. نتایج همچنین نشان میدهد که زمان اجرای پیآب تأثیر خاصی بر عملکرد گندم ندارد و میتوان آن را بهمدت 21 روز از تاریخ کاشت به تاخیر انداخت یا بهعبارت دیگر آن را حذف کرد.
https://fooder.areeo.ac.ir/article_100187_8026e6ca7eaccc527bdc2d4a7061bbf9.pdf
مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
15
2
2014
08
23
Effect of Spectral Pre-Processing Methods on Non-Destructive Quality Assessment of Oranges Using NIRS
بررسی اثر پیشپردازشهای مختلف طیفی بر ارزیابی غیر مخرب کیفیت پرتقال با اسپکتروفتومتری فروسرخ نزدیک (NIRS)
27
44
100188
10.22092/jaer.2014.100188
FA
بهاره
جمشیدی
دانشآموخته دکتری تخصصی دانشگاه تربیت مدرس و استادیار موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
سعید
مینایی
استاد دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس
عزالدین
مهاجرانی
استاد پژوهشکده لیزر و پلاسما دانشگاه شهید بهشتی
حسن
قاسمیان
استاد دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر دانشگاه تربیت مدرس
Journal Article
2013
11
26
Near-infrared spectroscopy (NIRS) combined with chemometric methods of spectral pre-processing and multivariate modeling is popular non-destructive method for measuring quality attributes of fruits and vegetables. The present study investigated the feasibility of reflectance NIRS in a spectral range of 930-1650 nm for non-destructive prediction of soluble solids content (SSC) and titratable acidity (TA) in Thomson oranges. The effect of spectral pre-processing methods on the accuracy of multivariate predictor models was also assessed. Partial least squares (PLS) multivariate calibration models were developed using the reference measurements and pre-processed spectra. The following methods were used: smoothing (moving average (MA), Savitzky-Golay (SG), wavelet transform (WT)); normalizing (multiplicative scatter correction (MSC), standard normal variate (SNV)); and increasing the spectral resolution (the first and second derivatives (D<sub>1</sub>, D<sub>2</sub>)) to predict the SSC and TA of oranges. The results indicate that reflectance NIRS plus chemometrics gives the potential for non-destructive prediction of SSC and TA in oranges. Pre-processing methods directly affected the results of the PLS models. The best prediction results for SSC (RMSEC = 0.430, r<sub>c </sub>= 0.923, RMSEP = 0.451, r<sub>p </sub>= 0.936, SDR = 2.798) and TA (RMSEC = 0.133, r<sub>c </sub>= 0.883, RMSEP = 0.177, r<sub>p </sub>= 0.863, SDR = 1.853) were achieved based on a combination of the MA + SNV pre-processing methods.
اسپکتروسکوپی فروسرخ نزدیک (NIR) در ترکیب با روشهای شیمیسنجی، شامل پیشپردازشهای طیفی و مدلسازیهای چندمتغیره، یکی از پرکاربردترین روشهای غیر مخرب اندازهگیری ویژگیهای کیفی میوهها و سبزیهاست که در سالهای اخیر بیشتر مد نظر پژوهشگران بوده است. در این پژوهش، توانایی روش اسپکتروسکوپی NIR بازتابی در محدوده طیفی 1650-930 نانومتر بهمنظور پیشبینی غیر مخرب مواد جامد حلشدنی (SSC) و اسیدیته قابل تیتر کردن (TA) پرتقال تامسون، همچنین اثر پیشپردازشهای مختلف طیفی بر دقت مدلهای چندمتغیره پیشبینیکننده بررسی شد. در این راستا، مدلهای واسنجی چندمتغیره حداقل مربعات جزئی (PLS) بر پایه اندازهگیریهای مرجع و اطلاعات طیفهای پیشپردازش شده با ترکیب روشهای مختلف هموارسازی (میانگینگیری متحرک (MA)، ساویتزکی- گولای (SG)، تبدیل موجک (WT))؛ نرمالسازی (تصحیح پراکنش افزاینده (MSC)، توزیع نرمال استاندارد (SNV))؛ و افزایش قدرت تفکیک طیفی (مشتقهای اول و دوم (D<sub>1</sub>، D<sub>2</sub>)) برای پیشبینی SSC و TA پرتقالها تدوین شدند. نتایج نشان داد که اسپکتروسکوپی NIR بازتابی، در ترکیب با روشهای شیمیسنجی، توانایی پیشبینی غیر مخرب SSC و TA پرتقال را دارد. همچنین، روشهای پیشپردازش اثر مستقیم بر نتایج مدلهای PLS تدوین شده برای پیشبینی این پارامترهای درونی داشتند و بهترین نتایج پیشبینی برای SSC(430/0RMSEC=، 923/0r<sub>c</sub>=، 451/0RMSEP=، 936/0r<sub>p</sub>=، 798/2SDR=) و TA(133/0RMSEC=، 883/0r<sub>c</sub>=، 177/0RMSEP=، 863/0r<sub>p</sub>=، 853/1SDR=) بر پایه ترکیب روشهای پیشپردازش MA + SNV بهدست آمد.
https://fooder.areeo.ac.ir/article_100188_7117da730c85b0c3711ef3a4f2dfe80e.pdf
مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
15
2
2014
08
23
Effect of Tillage Method and Rice Cultivation on Machine Parameters, Yield and Yield Components of Wheat and Residue Management for
Rice-Wheat Rotation in Khuzestan
تأثیر روشهای خاکورزی و کاشت برنج بر پارامترهای فنی ماشین، عملکرد و اجزای عملکرد گندم و مدیریت بقایا در تناوب برنج-گندم در خوزستان
45
62
100190
10.22092/jaer.2014.100190
FA
جعفر
حبیبی اصل
استادیار بخش تحقیقات فنی و مهندسی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی
خوزستان
عبدالعلی
گیلانی
استادیار بخش تحقیقات برنج مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی
خوزستان
Journal Article
2014
01
21
Paddy rice residue covers more than 60000 ha of the Khuzestan plain. High soil moisture content (low evaporation and heavy soil texture), time limitations, and the likelihood of rainfall make conventional tillage methods unsuitable for wheat cultivation after the rice harvest. The present study investigated the best residue management method, and fuel and time savings, to produce acceptable yields and improve the physical properties of the soil. The study was conducted on silty-clay soil from 2010-2012 at Shavoor Agricultural Research Station in northern Ahwaz province in Iran. Testing was conducted in strip plots using a randomized complete block design with three replications. The main plots were tillage method: T1 = conventional plow + disc harrow + leveler; T2 = chisel plow + disc harrow + leveler; T3 = chisel plow + rotavator; T4 = disc harrow + rotavator; T5 = two passes of disc harrow + leveler; T6 = one pass of rotavator; and T7 = no tilling or drilling. Subplots combine two rice residue cover varieties (LD183 and Anboory) with two rice-growing methods (paddling and dry seeding). The results showed that the highest (49.1 l/ha) and lowest (20 l/ha) fuel consumption were recorded for T1 and T7, respectively. Fuel consumption decreased 35% for T2, 20% for T3, 31% for T4, 50% for T5, 44% for T6, and 59% for T7 over T1. T1 at 4.3 h/ha and T7 at 0.5 h/ha had the highest and lowest total operation times, respectively. Total operational time decreased 46% for T2, 35% for T3, 39% for T4, 70% for T5, 53% for T6, and 88% for T7 over T1. Total operational cost of conservation tillage methods decreased 20% to 33% over T1. Type of rice residue and rice growing method had no significant effect on wheat grain yield or on other parameters. There was a significant difference between tillage methods versus seeding depth and soil versus residue break-up. Wheat grain yield for the first year of testing was significant and 9.6% higher than for the second year. The results for sowing wheat after rice harvest in silty-clay soil in Khuzestan province using available machinery recommends tillage methods T7, T5, T2 or T6 instead of conventional <br />method T1.
پسماندهای بیش از 60 هزار هکتار از برنجزارهای دشت خوزستان، بالا بودن درصد رطوبت زمین (بهعلت پایین بودن تبخیر و تعرق و سنگین بودن بافت خاک)، محدود بودن زمان و احتمال بارندگی، انجام عملیات تهیة زمین بهروش مرسوم را بهمنظور کشت گندم پس از برنج با مشکلاتی روبهرو میکند. برای ارائة بهترین روش خاکورزی از نظر مدیریت بقایا، کاهش مصرف سوخت و هزینهها، با حفظ یا افزایش عملکرد محصول و بهبود خصوصیات فیزیکی خاک، پژوهشی طی دو سال زراعی (91-1389) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی شاوور واقع در شمال اهواز بهصورت کرتهای نواری خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. نوارهای طولی شامل هفت روش خاکورزی T1= شخم با گاوآهن برگرداندار+ دیسک+ ماله (روش مرسوم)، T2= گاوآهن قلمی+ دیسک+ ماله، T3= گاوآهن قلمی+ رتیواتور، T4= دیسک + رتیواتور، T5= دو بار دیسک عمود برهم+ ماله، T6= یک بار رتیواتور و T7= روش بیخاکورزی با استفاده از دستگاه کاشت مستقیم در نظر گرفته شد. نوارهای عرضی نیز شامل فاکتوریل بقایای گیاهی دو رقم برنج عمده منطقه (دانیال و عنبوری) در دو روش کشت برنج (استفاده از روش پادلینگ و روش خشکهکاری مستقیم) بود. پارامترهای مورد اندازهگیری و ارزیابی عبارت بودند از مقدار سوخت مصرف شده، زمان مورد نیاز، ظرفیت مزرعهای، میزان خرد و برگردان شدن بقایای برنج، میانگین قطر متوسط وزنی کلوخهها، و عملکرد و اجزای عملکرد گندم. نتایج نشان میدهد که نوع بقایا و روش کاشت برنج قبل از گندم تأثیر معنیداری بر پارامترهای مورد ارزیابی ندارد، ولی بین روشهای خاکورزی از لحاظ میزان خرد شدن خاک، درصد خرد شدن و برگردان بقایا اختلاف معنیدار است. متوسط عملکرد دانة گندم در تیمارهای سال دوم آزمایش، نسبت به تیمارهای سال اول، بهطور معنیداری 6/9 درصد کاهش نشان میدهد. بهطور کلی، بر اساس نتایج حاصل از این آزمایش، برای کشت گندم پس از برنج در استان خوزستان، بسته به نوع ماشینها و ادوات در دسترس، بهترتیب اولویت، یکی از روشهای بیخاکورزی یا کمخاکورزی شامل دو بار دیسک + ماله، گاوآهن قلمی+ دیسک + ماله یا یک بار گاوآهن دوار (رتیواتور) بهجای روش مرسوم پیشنهاد میشود. <br />
https://fooder.areeo.ac.ir/article_100190_8705e49d9e585f80b50d6976590ee48d.pdf
مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
15
2
2014
08
23
Antioxidant and Antiradical Properties of Pomegranate Seed Extract (Punica granatum L.)
ارزیابی خواص آنتیاکسیدانی و آنتی رادیکال های آزاد عصارههای به دست آمده از هسته انار (Punica granatum L.)
63
76
100192
10.22092/jaer.2014.100192
FA
شادی
بصیری
عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی
Journal Article
2012
09
08
The effect of 6 solvents with different polarities on the extraction of pomegranate seed extracts was studied. Extraction efficiency, reducing activity, radical scavenging properties and the effect of each extract on thermal resistance (oxidative stability index) of antioxidant-free soybean oil were analyzed using a factorial test in a completely randomized design with 3 replications. The results showed that the highest extraction yield from pomegranate seeds was hexane extract and from defatted seeds was acetone extract. The antioxidant properties of the different extracts were analyzed using FRAP and DPPH and revealed that methanol seed extract had the highest antioxidant properties. The antioxidant efficiency of the seed extracts prepared using solvents in combination with antioxidant-free soybean oil was measured using a Rancimat. The results showed that methanol seed extract increased the oxidative stability of the oil sample.
در این پژوهش عصارة هستة انار با شش حلال با درجات مختلف قطبیت استخراج شد. بازده استخراج، ظرفیت<br />آنتیاکسیدانی و احیاکنندگی، توانایی به دام انداختن رادیکالهای آزاد، ارزیابی تأثیر آن بر مقاومت حرارتی و شرایط اکسیداسیون روغن بدون آنتیاکسیدان سویا بهعنوان یک سیستم مدل غذایی بهصورت آزمایش فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار آنالیز شد. بررسی راندمان عصارهگیری نشان میدهد که حلالهای هگزان و استون بهترتیب بالاترین راندمان استخراج را از هسته و کنجاله هسته انار دارند. نتایج بررسی قدرت آنتیاکسیدانی احیای یونهای آهن <br />سه ظرفیتی و همچنین فعالیت به دام انداختن رادیکالهای آزاد عصارهها، نشان میدهد که عصارة متانولی هستة انار دارای بالاترین قدرت آنتیاکسیدانی و آنتیرادیکالی در بین سایر عصارهها است. ارزیابی پایداری اکسایشی عصارههای استخراجی به روش رنسیمت نشان میدهد که عصارة متانولی هستة انار بهصورت معنیداری پایداری اکسایشی نمونه شاهد را افزایش میدهد.
https://fooder.areeo.ac.ir/article_100192_59892c417680d108773935bb48d53da1.pdf
مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
15
2
2014
08
23
Effect of Parboiling on Qualities and Milling of Iranian Rice
بررسی اثر پاربویل کردن بر خصوصیات تبدیل و کیفی سه رقم طارم، شیرودی و فجر
77
88
100194
10.22092/jaer.2014.100194
FA
عاصفه
لطیفی
محقق موسسه تحقیقات برنج کشور
0000-0003-3866-2408
محمد رضا
علیزاده
عضو هیات علمی موسسه تحقیقات برنج کشور
Journal Article
2012
10
27
Parboiling of paddy rice is a three-step hydrothermal process consisting of soaking, heating and drying. Parboiling decreases the percentage of broken rice and increases the nutritional value of the rice. The present study examined the Tarom, Shirody and Fajr rice varieties. The rice was parboiled, then milled and the variables for parboiled and non-parboiled rice were recorded. The most significant change was the decrease in broken rice in the Shirody and Fajr varieties, and a decrease in whiteness and solids and an increase in hardness in all parboiled rice varieties.
نیمجوش کردن یا پاربویل کردن مخلوطی از تیمار آبی و حرارتی بر شلتوک و شامل سه مرحلۀ اصلی است: خیساندن در آب، حرارتدهی با بخار و خشک کردن. مهمترین هدف پاربویل کردن کاهش درصد شکستگی برنج است، هرچند ارزش غذایی آن نیز افزایش مییابد. در این پروژه سه رقم برنج: طارم محلی، شیرودی و فجر تحت تیمار پاربویل شده قرار داده شدند و فاکتورهای تبدیل و کیفیت بین دو حالت پاربویل شدن و پاربویل نشدن مقایسه شدند. مهمترین تغییرات پس از پاربویل شدن کاهش معنیدار درصد خرده برنج در دو رقم شیرودی و فجر، کاهش سفیدی ارقام، تغییر در خصوصیات پخت و از جمله کاهش مواد جامد از دست رفته و افزایش سختی ارقام پاربویل شده است.
https://fooder.areeo.ac.ir/article_100194_4a56ccf23a625e406e25b234ad6662ae.pdf
مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
15
2
2014
08
23
Effect of 1-Methylcyclopropene on Tomato Ripening in Storage
تأثیر 1- متیل سیکلوپروپن بر زمان رسیدن گوجه فرنگی در انبار
89
98
100196
10.22092/jaer.2014.100196
FA
فرزاد
گودرزی
مربی پژوهش بخش تحقیقات فنی مهندسی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان
فروغ
شواخی
استادیار پژوهش موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
Journal Article
2013
01
20
Tomatoes are an economically important crop in Iran. Approximately 30% of the crop is lost from the consumption chain during harvest. The high production of ethylene by tomatoes is the main reason for rapid ripening and consequential loss. The present study tested various concentrations of 1-MCP gas in a tomato storage jar. The tomato cultivar Rapsona was harvested at the breaker stage of ripening for use in this study. The results demonstrated that the presence of 1-MCP in the storage atmosphere controlled the ethylene, extended the ripening time of green tomatoes, delayed softening of texture and changes the surface color of the fruit to red. The effectiveness of these parameters depended on 1-MCP concentration and length of contact of the fruit with the activated gas. Ripening of treated tomatoes was delayed for 15-18 d with the application of ≥0.7 µl/l 1-MCP and an exposure time of 24 h. Despite the success in controlling and delaying fruit ripening, the use of 1.35 µl/l 1-MCP is not recommended because of the lack of uniformity in the fully-ripened red tomatoes, which decreases utility and production of a market-friendly product.
گوجهفرنگی یکی از محصولات زراعی مهم ایران است. سالانه نزدیک به 30 درصد گوجه تولیدی کشور در فاصلۀ برداشت تا مصرف از بین میرود. ظرفیت بالای تولید اتیلن در گوجهفرنگی دلیل اصلی رسیدن پس از برداشت سریع این محصول و خسارات ناشی از آن است. در این مطالعه، از غلظتهای مختلف گاز 1- متیل سیکلوپروپن برای افزایش دورۀ انبارداری گوجهفرنگی رقم "هلیل" که در مرحلۀ آغاز تغییر رنگ برداشت شده بود، استفاده شد. نتایج این بررسی نشان میدهد که این گاز قادر به کنترل اثر اتیلن موجود در هوای اطراف گوجهفرنگی، و ایجاد تاخیر در زمان رسیدن، نرم و قرمز شدن بافت میوه است. میزان تغییرات این ویژگیها به غلظت و زمان تماس میوه با گاز بستگی دارد. با مصرف مقادیر مساوی یا بیش از 7/0 میکرولیتر در لیتر این گاز و زمان تماس 24 ساعت، تأخیری 15 تا 18 روزه در روند رسیدگی گوجهفرنگیها ایجاد میشود. غلظت 35/1 میکرولیتر در لیتر این گاز، اگرچه در کنترل و به تعویق انداختن رسیدگی میوه کاملاً موفق است، اما بهدلیل ایجاد غیریکنواختی در قرمزی رنگ سطح گوجهفرنگی، میتواند باعث کاهش بازارپسندی محصول شود که از <br />این رو قابل توصیه نیست.
https://fooder.areeo.ac.ir/article_100196_6da0093f771760c05a973a73f81bd083.pdf
مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
15
2
2014
08
23
Combined Use of Titanium Dioxide Nanoparticles and Nanocrystalline Cellulose on Thermal, Hydrophobic and Color Properties of Starch-PVOH Bionanocomposites
بررسی تأثیر استفادۀ توأم از نانوذرات دی اکسید تیتانیم و نانوکریستال سلولز بر ویژگی های گرمایی، آبگریزی و رنگی بیونانوکامپوزیت های نشاسته- PVOH
99
118
100199
10.22092/jaer.2014.100199
FA
نسرین
جمشیدی کلجاهی
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تبریز، دانشکده کشاورزی
بابک
قنبرزاده
دانشیار گروه علوم و صنایع غذایی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
جلال
دهقان نیا
دانشیار گروه علوم و صنایع غذایی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
علی اکبر
انتظامی
استاد گروه شیمی پلیمر دانشکده شیمی دانشگاه تبریز
محمود
صوتی خیابانی
استادیار گروه علوم و صنایع غذایی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
Journal Article
2013
05
01
The present study used a constant level of citric acid and polyvinyl alcohol and different amounts of nanocrystalline cellulose (CNC) and TiO<sub>2</sub> nanoparticles to improve the properties of starch film. The effect of different amounts of glycerol was also examined. The results of differential scanning colorimetry demonstrated that the addition of CNC increased the melting and glass transition temperatures and the addition of high levels of TiO<sub>2</sub> decreased the melting temperature and increased the glass transition temperature. The effects of these three compounds on the hydrophobicity and color of bionanocomposite plasticized starch were studied and their optimum values determined using a central composite design in response surface methodology. Water uptake data showed that the quadratic effect of TiO<sub>2</sub> concentration and the linear and quadratic effects of CNC and GLY concentrations were significant. The optimum levels for TiO<sub>2</sub>, CNC and GLY for minimum water uptake were 0.118, 0.3 g and 1.36 ml, respectively. Quadratic CNC concentrations and linear glycerol concentrations were significant for water solubility. The optimum levels of TiO<sub>2</sub>, CNC and GLY for minimum water solubility were 0.235, 0.30 g and 1.36 ml, respectively. The CNC concentration had linear and quadratic effects on the yellowness index (YI) of the bionanocomposite. There was a significant interaction between TiO<sub>2</sub> and GLY. The optimum levels of TiO<sub>2</sub>, CNC and GLY for minimum YI were as 0.235, 0 g and 1.06 ml, respectively.
در این پژوهش، برای بهبود ویژگیهای کاربردی فیلمهای بر پایه نشاسته، ابتدا از میزان ثابت اسیدسیتریک و<br />پلیوینیلالکل (PVOH) استفاده و پس از آن اثر سطوح مختلف غلظت دو نوع نانوذره نانوکریستال سلولز (CNC) و<br />دیاکسید تیتانیم (TiO<sub>2</sub>) بهصورت توأم و نرمکننده گلیسرول (GLY) بررسی شد. آزمون گرماسنجی پویشی افتراقی<br />(DSC) نشان میدهد که افزودن CNC و TiO<sub>2</sub> بهترتیب موجب افزایش دمای ذوب و انتقال شیشهای و کاهش دمای ذوب و افزایش دمای انتقال شیشهای در زیست نانوکامپوزیتها میشود. سپس اثر غلظت سه افزودنی فوق بر میزان جذب<br />آب، حلالیت در آب و خواص رنگی زیست نانوکامپوزیت بر پایۀ نشاسته نرم شده (PS) مورد بررسی قرار گرفت و مقادیر غلظت بهینه آنها با طرح مرکب مرکزی توسط روش سطح پاسخ (RSM) تعیین گردید. نتایج حاصل از بهینهسازی فرمولاسیون با روش سطح پاسخ (RSM) نشان میدهد که غلظت TiO<sub>2</sub>، CNC و GLY بهترتیب بهصورت درجه دوم، خطی و درجه دوم بر میزان جذب رطوبت معنیدار و مقادیر بهینه متغیرهای TiO<sub>2</sub>، CNC و GLY برای حداقل جذب رطوبت بهترتیب 118/0، 30/0 گرم و 36/1 میلیلیتر است. استفاده توأم CNCو TiO<sub>2</sub>باعث بهبود کاهش جذب رطوبت و <br />انحلالپذیری در آب زیست نانوکامپوزیت میشود و تأثیرگذاری CNCبیشتر از TiO<sub>2</sub> است. مقادیر بهینه متغیرهای TiO<sub>2</sub>، CNC و GLY برای حداقل اندیس زردی بهترتیب 235/0، 0 گرم و 06/1 میلیلیتر است. <br />
https://fooder.areeo.ac.ir/article_100199_211b2a3f7e7e3e12d8e67cc40d899362.pdf