مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
10
1
2009
05
22
Physico-Chemical and Qualitative Characteristics
of Oil in Ten Soybeans Varieties Cultivated in Iran
خواص فیزیکی، شیمیایی و کیفی روغن 10 واریته سویا کشت شده در ایران
1
10
100473
FA
پروین
عشرت آبادی
استادیار مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران
منوچهر
حامدی
استاد گروه دانشکده مهندسی بیوسیستم دانشگاه پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
Journal Article
2008
01
15
Ten varieties of Iranian soybeans are cultivated in different areas of the country; Persia or Sahar (SR), Hill (HL), Williams (WZ), Gorgan 3 (GN), Clarke (KL), Hawkey (HK), Zaan (ZN), Harcor (HR), Dare (DR) and Simes (SS), grown in tropical regions. Samples of these 10 varieties were obtained from the Institute of Plant and Seed Research. After sample preparation, their oils were extracted and analyzed for iodine content, saponification, refractive index, specific gravity, peroxide, free fatty acids, color, fatty acids composition, Fe and Cu. Statistical results showed that there were significant differences (P < 0.05) between them. Fatty acid profiles showed that the ZN and GN varieties had the lowest and highest linoleic and linolenic fatty acids, respectively. The ZN variety had the highest oleic acid content. It was concluded that the ZN variety is best in chemical composition for oil production, with HR and WZ ranked second and third.
بذر 10 رقم سویا به نامهای سحر (SR)، هیل (HL)، ویلیامز (WZ)، گرگان 3 (GN)، دیر (DR)، کلارک (KL)، هاوکی (HK)، زان (ZN) و هارکور (HR) (که در نقاط مختلف کشور کشت میشوند)، و سیمس (SS) که مخصوص مناطق گرمسیری است و عمدتاً در خوزستان کشت میشود، از مؤسسة تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر تهیه و پس از آمادهسازی، روغن آنها استحصال و از لحاظ معیارهای زیر تجزیه و تحلیل شد: نمایه شکست، وزن مخصوص، رنگ، عدد یدی، عدد صابونی، عدد پراکسید، اسیدهای چرب آزاد، ترکیب اسیدهای چرب، و میزان فلزهای مس و آهن. نتایج آماری نشان داد که بین واریتههای سویا در بیشتر فاکتورها اختلاف معنیدار (05/0 <P) وجود دارد. همچنین نتایج آنالیز با GC نشان داد که واریتههای زان و گرگان 3 بهترتیب دارای کمترین و بیشترین اسیدهای چرب لینولنیک و لینولئیک بودند. رقم زان بیشترین مقدار اسید اولییک را داشت. بنابراین از نظر ترکیب شیمیایی بهترتیب واریتههای زان (ZN)، هارکو (HR)و ویلیامز (WZ) برای صنایع روغن مناسب هستند.
https://fooder.areeo.ac.ir/article_100473_9b155d24c4e291227219658c1acb669f.pdf
مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
10
1
2009
05
22
Effect of Potassium Permanganate-Coated
Nano-Zeolites on Cherry Quality and Shelf Life
تأثیر گرانول های نانوزئولیت حاوی پرمنگنات پتاسیم بر افزایش عمر انبارمانی و خصوصیات کیفی گیلاس تکدانه مشهد
11
26
100474
FA
معصومه
عمادپور
محقق پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی
بهزاد
قره یاضی
دانشیار پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی
یوسف
رضایی کلج
پژوهشگر مؤسسه زیست پژوهان خاورمیانه
آزاد
عمرانی
پژوهشگر مؤسسه زیست پژوهان خاورمیانه
ابوالقاسم
محمدی
عضو هیئت علمی گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
Journal Article
2008
05
06
Ethylene affects the ripening of fruits and is naturally produced in most plant tissues. Its production and accumulation during storage can cause serious damage to stored fruits such as black sweet cherries (cv: Takdaneh Mashhad). It affects shelf-life and can cause a marked increase in respiration rates, increasing ripening and senescence. In some commodities, accelerated aging and the initiation of ripening can occur following exposure to ethylene concentrations as low as 0.1 ml/l. As senescence begins, spoilage due to indigenous bacteria can be augmented. The removal of ethylene can delay over-ripening, prevent spoilage and increase the shelf-life of harvested fruit. This study investigated the effect of removing ethylene from storage using nano particles. Potassium permanganate and two types of zeolite-based nano-molecular filters were used. Small 5g sachets were placed directly onto the fruit in each container or an ETH 1500 machine (BIOCONSERVACION) was used. The experimental design was factorial in randomized complete block design with four replications. The two factors were the presence or absence of the sachets or the machine. Commercial traits affecting market shelf-life of the fruit are: total soluble solids concentration (TSS); pH; titrable acidity (TA); texture (firmness); color (chroma, hue and lightness); fruit stem browning; and the reduction in fresh weight. These were measured at the beginning of the experiment (day 0) and after 10, 20 and 30 days of storage. As expected, there were significant differences in the traits at different sampling times for all treatments. However, fruits with an ethylene absorbent (especially the machine) were healthier, better looking and showed significantly lower reduction in fresh weight. After 30 days of storage, the highest firmness value (6.04 N), lowest weight reduction (4.48%), lowest TSS (19.63%), lowest stem browning (25-50%), and lowest reduction in TA (0.44) were obtained from fruits with an ETH machine or sachets. The lowest firmness value (2.61 N), highest weight reduction (15/20%), highest TSS (24.38%), highest stem browning (75%), and highest reduction in TA (0.17) was obtained from fruits stored without an ETH machine or sachets. It was concluded that the use of potassium permanganate and zeolite-based nano-molecular filters increase the shelf life and market value of black cherries and are advisable for fruit storage facilities.
هورمون اتیلن باعث کاهش عمر انبارمانی میوهها از جمله گیلاس میشود. به منظور کاهش اثر اتیلن و افزایش عمر انبارمانی این میوه، آزمایشی بهصورت فاکتوریل با طرح پایة بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار با 2 عامل گرانولهای نانو جاذب و دستگاه حاوی گرانولهای جاذب در شرکت زیست پژوهان خاورمیانه اجرا شد. تیمارها شامل استفاده از بستههای کوچک حاوی <br />گرانولهای نانوجاذب در هر جعبه و با استفاده از دستگاه حاوی گرانولهای جاذب، استفاده از بستههای کوچک گرانولهای نانوجاذب بدون دستگاه حاوی گرانولهای جاذب، استفاده از دستگاه حاوی گرانولهای جاذب بدون بستههای کوچک حاوی گرانولهای جاذب، و شاهد (بدون دستگاه حاوی گرانولهای جاذب و بدون بستههای کوچک حاوی گرانولهای جاذب) بودند. برای اندازهگیری صفات بریکس، اسیدیتة قابل تیتر شدن، pH، سفتی بافت، رنگ، قهوهای شدن دم میوه، و درصد افت وزنی میوههای تحت تیمارهای مورد بررسی، نمونهها به مدت 1 ماه در سردخانه نگهداری و هر 10 روز یک بار از آنها نمونهبرداری شد. علاوه بر این، یک نمونه نیز در زمان قرار دادن میوه در سردخانه بهعنوان شاهد در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که اثر مدت زمان انبارمانی و استفاده از نانوجاذبهای اتیلن بر خصوصیات کیفی مورد بررسی معنیدار است. مقایسة میانگینها حاکی است که پس از 30 روز انبارمانی، بیشترین سفتی بافت (04/6 نیوتن)، پایینترین میزان کاهش وزن (48/4 درصد)، پایینترین مواد جامد انحلالپذیر (63/19 درصد)، پایینترین قهوهای شدن دم میوه (25 تا 50 درصد)، و پایینترین کاهش در میزان اسیدیته کل (44/0) مربوط به تیمار استفاده از دستگاه حاوی گرانولهای جاذب اتیلن است به همراه بستههای جاذب اتیلن است و به عکس کمترین سفتی بافت میوه (61/2 نیوتن)، بیشترین کاهش وزن (20/15 درصد)، بیشترین مواد جامد انحلالپذیر (38/24 درصد)، بیشترین قهوهای شدن دم میوه (75 درصد)، و بیشترین کاهش در میزان اسیدیته کل (17/0) مربوط به تیمار بدون استفاده از دستگاه و یا بستههای جاذب اتیلن بود. بنابراین استفاده از نانوگرانولهای پرمنگنات پتاسیم به عنوان یکی از <br />جاذبهای هورمون اتیلن، از افت وزنی، کاهش اسیدیتة قابل تیتر شدن و سفتی بافت، افزایش pH و بریکس، و قهوهای شدن دم میوه و کاهش کیفیت رنگ میوه جلوگیری میکند و سبب افزایش عمر انبارمانی گیلاس میشود.
https://fooder.areeo.ac.ir/article_100474_fb9acfb2034663e31653a6dc297b644d.pdf
مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
10
1
2009
05
22
Development of an Ultrasonic System and Evaluation of Effective Parameters in Ultrasonic Measurement of Agricultural Products
طراحی و ساخت سامانة سنجش فراصوتی و بررسی عوامل مؤثر در اندازهگیری شاخصهای فراصوتی محصولات کشاورزی
27
48
100475
FA
حسن
ذکی دیزجی
دانشآموخته دکتری مکانیک ماشین های کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس
سعید
مینایی
دانشیار گروه مکانیک ماشین های کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس
0000-0003-2241-5621
تیمور
توکلی هشتجین
استاد گروه مکانیک ماشین های کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس
منیژه
مختاری دیزجی
دانشیار گروه فیزیک پزشکی دانشگاه تربیت مدرس
Journal Article
2008
05
11
Ultrasonic testing (UT), a nondestructive testing (NDT) method, is under development for quality determination of agricultural products, although it has long been used in the food industry. Determination and measurement of product quality are important in modern agricultural research. Noninvasive/nondestructive quality determination is a novel aspect of the postharvest process in which parameters measured by NDT methods are correlated with product quality. Reviews show that the “through-transmission method” is better than other UT methods for examination of agricultural products. The main parameters of the through-transmission method are wave velocity and attenuation. In this research, a UT system was designed and developed to analyze a signal passing through a product. The system consisted of a set of fabricated pulser/receiver units with ultrasonic transducers, control software and a data acquisition system. The system semi-automatically determined the two important ultrasonic parameters of wave velocity and attenuation coefficient by signal processing. The effect of couplant type, contact force, enveloping, delay line, and sample thickness were investigated using the signal. Several types of fruits and vegetables having differing tissue types (apple, potato, nectarine, banana, carrot, cucumber and quince) were selected for testing. The thicknesses of the samples were 5cm to 12cm. Results demonstrated that using couplant, enveloping signal, low contact force (5N) and suitable sample thickness, the ultrasonic measurement system could measure ultrasonic parameters effectively at a suitable response speed. The ultrasonic wave was transmitted through most of these products using a pulse signal with 40kHz excited frequency at low power. The precision of the time-of-flight measurement increased with enveloping of the transmitted signal.
استفاده از فن فراصوت در ارزیابی و فراوری مواد غذایی سابقهای دیرینه دارد اما در مورد محصولات کشاورزی روند تکمیلی را سپری میکند. آزمون فراصوتی، یکی از روشهای آزمون غیر مخرب است که در ارزیابی محصولات کشاورزی روندی رو به گسترش دارد. برای آزمون محصولات کشاورزی به روش فراصوت عبوری، بهطور معمول از دو شاخص فراصوت استفاده <br />میشود: یکی سرعت امواج و دیگری میزان تضعیف. اندازهگیری شاخصهای فراصوتی مواد بیولوژیک بهدلیل ویژگیهای پیچیدة ساختاری آنها مشکل است. بنابراین، اولین مرحله در ارزیابی کیفیت محصولات کشاورزی، طراحی و ساخت سامانة فراصوتی مناسبی است که بتواند شاخصهای فراصوتی محصولات کشاورزی را اندازهگیری کند. در این پژوهش، ابتدا سامانة اندازهگیر فراصوتی طراحی و ساخته شد که اساس کار آن، پردازش سیگنالهای عبوری از محصولات کشاورزی است. در ادامه و در آزمایشهایی، اثر عوامل مؤثر در اندازهگیری شامل مادة واسط، پوشگیری موج، نیروی تماسی، ضخامت نمونهها، و لایة تأخیر بر سیگنال دریافتی بررسی شد. بخشهای اصلی سامانه عبارتاند از تپساز/ تپگیر، تراگذرهای فرستنده و گیرنده، برنامة کنترل، رایانه، و سامانة جمعآوری دادهها. سامانه با پردازش سیگنالها بهصورت نیمه خودکار، ویژگیهای سرعت و میزان تضعیف سیگنال را تعیین میکند. برای اجرای این آزمایشها، نمونههایی از بافت چند محصول کشاورزی شامل سیب، <br />سیبزمینی، هویج، خیار، شلیل، به، و موز تهیه شد. طول نمونهها با توجه به نوع محصول از 5 تا 120 میلیمتر متغیر بود. نتایج نشان داد که با استفاده از امواج غیر پیوسته (تپی) با بسامد 40 کیلوهرتز و توان نسبتاً کم، میتوان امواج فراصوت را از بیشتر محصولات کشاورزی عبور داد. با در نظر گرفتن مادة واسط، ضخامت مناسب نمونه، و نیروی تماسی کم (5 نیوتن)، سامانة فراصوتی با دقت خوب، سرعت کمتر از 1 ثانیه و نیمه خودکار، میزان تضعیف و سرعت امواج عبوری از نمونهها را اندازهگیری میکند. پوشگیری سیگنال موجب افزایش دقت در اندازهگیری شاخص سرعت امواج شد. بررسی طیف بسامدی سیگنالها نشان داد که برای جلوگیری از جابهجایی بسامدی بهتر است ضخامت نمونهها یکسان باشد.
https://fooder.areeo.ac.ir/article_100475_97511b342a1075fb2ff52191247aabb2.pdf
مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
10
1
2009
05
22
Flow Patterns at Right-Angled Lateral Intakes
مطالعه آزمایشگاهی ساختار الگوی جریان انحرافی به دهانه آبگیر جانبی با زاویة 90 درجه و مقدار رسوب ورودی به آن در بندهای انحراف آب
49
68
100476
FA
مهدی
اسمعیلی ورکی
استادیار گروه مهندسی آب دانشگاه گیلان
جواد
فرهودی
استاد گروه آبیاری و آبادانی دانشکده آب و خاک پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
محمدحسین
امید
دانشیار گروه آبیاری و آبادانی دانشکده آب و خاک پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
Journal Article
2008
05
21
The hydrodynamic behavior of approaching flow and the amount of sediment entry into right-angled lateral intakes in diversion dams were investigated using a laboratory channel by experimental measurement and observation. The velocity field upstream of the intake in the main channel and before it at the sluice gate was measured at different elevations of flow at different discharge rates of the river, intake and sluice gate. Velocity profiles were also measured from upstream to downstream for the intake and the amount of sediment entry into it. Analysis of the velocity data showed that discharge at the sluice gate strongly affected velocity profiles and the mechanism of sediment entry. All velocity profiles where the sluice was closed had an inflection point, where the flow direction changed, leading to a return velocity near the bed. The elevation of this point was a function of the intake discharge and approximately equal to the height of the entrance sill. Observation showed that sediment entered the intake in whirlpool vortices. The strength and frequency of the vortices depended on the intake and sluice gate discharges. Analysis of sedimentary data showed that the amount of sediment entering the intake increases with an increase in intake discharge. In addition, for any given intake discharge rate, an increase in the sluice gate discharge caused an increase in sediment entry into the intake.
تجربیات حاصل از عملکرد دهانههای آبگیر بندهای انحرافی به منظور تأمین مصارف مختلف نشان داده است که یکی از مسائل اصلی در طراحی دهانههای آبگیر، کاستن از رسوب ورودی به دهانة آبگیر و کانال آببر پایاب آن است. بیتردید هرگونه اتخاذ تصمیم یا انتخاب روشی جهت کاستن از ورود رسوب به کانال پاییندست دهانة آبگیر، مستلزم شناخت رفتار الگوی جریان در حال انحراف به دهانه آبگیر و مکانیزم انتقال رسوب به آن است. با توجه به اینکه آبگیری با زاویة 90 درجه نامناسبترین شرایط را از نظر میزان رسوب ورودی به دهانه آبگیر فراهم میسازد، در پژوهش حاضر، رفتار هیدرودینامیکی جریان و مکانیزم ورود رسوبات بستری به دهانة آبگیری با زاویة 90 درجه از بند انحرافی آبگیری به صورت آزمایشگاهی بررسی شد. برای این منظور اندازهگیریهای متنوع هیدرودینامیکی و رسوبی تحت شرایط مختلف هیدرولیکی نظیر دبی رودخانه، دبی آبگیری، و دبی خروجی از دریچه مجرای تخلیه صورت گرفت. تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد که میزان دبی خروجی از دریچه مجرای تخلیه رسوب تأثیری قابل توجه بر نیمرخهای سرعت جریان در امتداد دهانة آبگیر و مکانیزم ورود رسوب به دهانة آبگیر دارد. در شرایطیکه مجرای تخلیة رسوب کاملاً بسته است، کلیة نیمرخهای سرعت یک نقطة عطف دارند و بسته به شدت آبگیری از عمقی ار نیمرخ سرعت، مقدار سرعت منفی میشود. همچنین مشاهدات نشان داد که رسوبات بر اثر گردابههای تورنادویی شکل به دهانه آبگیر وارد میشوند. این گردابهها عموماً در بازه انتهایی جبهة رسوب بستر رودخانه شکل میگیرند و در مقابل دهانة آبگیر به بلوغ رشد خود میرسند. آزمایشها همچنین نشان داد که دوره تناوب و قدرت این گردابهها تابعی از شدت آبگیری است. تجزیه و تحلیلها نشان داد که با افزایش دبی آبگیری میزان رسوب ورودی به دهانة آبگیر افزایش مییابد و میزان رسوب ورودی به دهانة آبگیر در هر دبی آبگیری، با افزایش دبی مجرای تخلیه رسوب افزایش قابل توجهی دارد.
https://fooder.areeo.ac.ir/article_100476_21bfe17a57f289b25a09c66eeb9d5b7a.pdf
مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
10
1
2009
05
22
Direct Drill with Active Openers for No-Tillage Systems
ساخت و ارزیابی دستگاه کاشت مستقیم غلات در سیستم بی خاک ورزی مجهز به شیار بازکن فعال
69
80
100477
FA
اورنگ
تاکی
استادیار پژوهش بخش تحقیقات فنی و مهندسی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان
اردشیر
اسدی
عضو هیئت علمی بخش تحقیقات فنی و مهندسی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان
Journal Article
2008
08
25
No tillage systems can reduce operating costs, enhance soil organic matter, ameliorate soil structure and prevent environmental damage caused by stubble burning. However, the lack of an appropriate direct drill for the hardened soil of arid areas reduces adequate soil-seed contact and, thus, the system has shown contradictory results in past tests. Developing a direct drill to place the seed and fertilizer at different depths, then cover the seed with a layer of fine soil without incorporating stubble into it is the first step in applying the no tillage system in pilot experiments. In this study, an active notched coulter (PTO driven) acting as a circular saw that cuts a groove on the soil surface was installed on a grain drill and was evaluated in hardened soil covered by wheat residue mulch. The active coulter operated at different rotary speeds in the forward and backward directions (with or against the rotation of the tractor wheels). Preliminary experiments showed that the backward rotation of the coulter cut a deeper groove at a given speed and left a relatively clean, empty groove than did the forward rotation, which nearly refilled the groove. A cutting unit, therefore, was designed based on the backward rotation of an active coulter at 580-700 rpm. The coulter cut a 15 mm wide groove to an average depth of 55 mm as it moved forward, throwing the soil forward and upward. This necessitated placement of a mudguard over the coulter to prevent or redirect the upward flow of soil toward the end of the cutting unit. The soil particles thrown off of the end of the mudguard then refill about 20% of groove depth, the amount of soil required to create a layer of soil between the fertilizer and seed. The fertilizer tube was installed immediately behind the coulter (50 mm above the soil surface) before the soil flow partly refilled the groove. The seed pipe was then installed far enough behind the cutting unit along the groove to allow the seeds to be placed on the partially-filled groove. Finally, a fork coverer filled the groove with fine particles of cut soil spread alongside the groove. Evaluation of the procedure showed that the direct drill equipped with such a cutting unit was able to place the fertilizer granules about 20 mm beneath the seeds in a hardened dry soil covered with stubble while cutting less than 10% of the soil surface.
سیستم بیخاکورزی در ایران به دلیل نبود ماشین کاشت مناسب جهت تأمین تماس کافی بذر با خاک، در بسیاری از موارد موفق نبوده است. معرفی دستگاهی که بتواند در زمینهایسخت (شخم نخورده) و با وجود کلش محصول قبلی در زمین، بذر و کود را در داخل شیاری در دو عمق مختلف قرار دهد، اولین قدم در راه پیاده کردن طرحهای پایلوت بیخاکورزی و در نهایت ترویج آن در مناطق مستعد این روش کاشت است. در این تحقیق، ساخت و ارزیابی شیار بازکن دیسکی فعال که به مانند <br />ارّهای دوار میتواند شیاری در خاک ایجاد کند، در زمینی شخم نخورده و پوشیده از بقایای گیاهی ارزیابی شد. در آزمونهای مقدماتی صفحة برش (شیار بازکن فعال) در سرعتهای دورانی مختلف و در شرایطی بهکار گرفته شد که هم جهت یا خلاف جهت چرخهای تراکتور به حرکت در میآمد. نتایج این ارزیابیها نشان داد که چرخش صفحة برش در جهت خلاف چرخهای تراکتور نه تنها شیاری نسبتاً خالی از خاک پس از عبور بهجا میگذارد بلکه باعث برش عمیقتر خاک نسبت به حالتی میشود که هم جهت با چرخ های تراکتور بچرخد. در این حالت، شیار بازکن توانست شیاری به عمق متوسط 5/5 سانتیمتر و به عرض متوسط 5/1 سانتیمتر بریده خاک آن را به سمت جلو و بالا پرتاب کند. در حالی که چرخش صفحة برش در جهت چرخهای تراکتور منجر به پر شدن مجدد شیار ایجاد شده میشود. برای جلوگیری از پرتاب خاک به جلو و بالا، یک گلگیر محافظ تعبیه شد. این محافظ باعث شد که مقداری از خاک به سمت عقب واحد برش منحرف و از انتهای واحد برش مجدداً به داخل شیار ریخته شود و حدود یک چهارم عمق آن را پرکند. از این مقدار خاک برای ایجاد لایهای از خاک بین کود و بذر استفاده شد. برای این منظور لولة سقوط کود به فاصلة نزدیکی در پشت صفحه برش (در ارتفاع 5 سانتیمتری سطح زمین) قرار داده شد تا قبل از پر شدن بخشی از شیار، کود را در کف آن جایگذاری کند. با نصب لولههای سقوط بذر در امتداد شیار ایجاد شده با فاصلهای از صفحة برش در بالای سطح خاک بذر در داخل شیار نیمه پر جایگذاری و خاک نرم باقیمانده در طرفین شیار بر اثر پوشانندة انتهایی روی بذر ریخته میشود. نتایج ارزیابی نهائی ماشین مجهز به چنین واحدهای کاشتی نشان میدهد که در صورت رعایت نسبت بهینه سرعت دورانی شیار بازکن به سرعت پیشروی، این ماشین میتواند در زمین شخم نخوردة پوشیده از بقایای گندم با به هم زدن کمتر از 10 درصد سطح خاک کود را در عمقی حدود 2 سانتیمتر پایینتر از عمق مطلوب بذر قرار دهد و تماس کافی بذر با خاک را تأمین کند.
https://fooder.areeo.ac.ir/article_100477_e76f56f04a5073609ec3b0e0c1cda98e.pdf
مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
10
1
2009
05
22
Mechanized Dry Seeding Methods for Rice in Khuzestan
بررسی و مقایسه سه روش خشکهکاری مکانیزه ارقام مختلف برنج در خوزستان
81
96
100478
FA
جعفر
حبیبی اصل
عضو هیئت علمی بخش تحقیقات فنی و مهندسی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان
نعیم
لویمی
عضو هیئت علمی بخش تحقیقات فنی و مهندسی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان
عبدالعلی
گیلانی
عضو هیئت علمی بخش تحقیقات برنج مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان
Journal Article
2008
09
11
This study examined suitable mechanized methods to seed rice in dry-bed conditions using dried seeds and determined the most suitable varieties for each method. The experimental design was strip-plots in a randomized complete block design with two factors (seeding methods and rice varieties) and three replications. The testing took place during 2003-2004 at the Shavour Agricultural Research Station in Khuzestan province. The rice varieties were Anboury, Champa and Danial (horizontal factors) and the seeding methods were use of grain drill (Barzagar Hamadan), row planter (hill drop planter) and centrifugal broadcaster (vertical factors). The rice varieties were evaluated based on total yield, yield components and other agronomic characteristics. Seeding machines were evaluated and compared based on field capacity, fuel consumption, inter-row and intra-row seed spacing uniformity and seed germination. The analysis of variance for the two years showed that the grain yield was significantly affected by year, variety and their interaction. The average yield of the second year was significantly greater than that of the first year. A maximum yield of 7246 kg/h and minimum yield of 5667 kg/h were recorded for Danial (LD183) and Champa, respectively. There was no significant difference between the average yields of the different seeding methods in both years. Seeding methods also had no significant effect on the agronomic characteristics of the rice varieties except for the number of panicles per m<sup>2</sup>. In this case, the grain drill with 329 and row planter with 289 panicles per m<sup>2</sup> had the highest and lowest values, respectively. The evaluation of the seeding machines showed that there was a significant difference between the machines for all operational parameters. The centrifugal broadcaster had greater field capacity, low fuel consumption and better seed germination. In case of inter-row and intra-row seed spacing uniformity, the row planter had 68.8% inter-row uniformity and 89.7% intra-row uniformity, giving it the best seeding uniformity of the tested machines. Results indicate that the use of a row planter for dry seeding of rice is recommended because it used a less seed (20-25 kg/h) and had better seeding uniformity. However, considering farm conditions and available facilities, the centrifugal broadcaster and grain drill can be used for dry rice and direct seeding, respectively.
به منظور دستیابی به روش یا روشهای مناسب خشکهکاری مکانیزه برنج با استفاده از بذر خشک و نیز پیدا کردن ارقامی مناسب برای هر روش، آزمایشی به صورت کرتهای نواری در قالب بلوکهای کامل تصادفی با دو عامل (رقم و روش بذرکاری) و سه تکرار در سالهای 1383-1382 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی شاوور (خوزستان) اجرا شد. برای این منظور سه رقمبرنجعنبوری قرمز، چمپا، و دانیال(LD183) در کرتهای نواری افقی و سه روش بذرکاری مکانیزه شامل خطیکار (برزگر همدانی)، ردیفکار (جهت کپهکاری) و بذرپاش گریز از مرکز (سانتریفوژ) در کرتهای نواری عمودی قرار گرفتند. صفات مورد بررسی در ارقام برنج شامل عملکرد و اجزای عملکرد، ارتفاع بوته، تعداد خوشه در واحد سطح و درصد باروری بود. دستگاههای کاشت نیز از نظر درصد جوانهزنی، میزان مصرف سوخت، ظرفیت مزرعهای، و شاخص یکنواختی کاشت بذر در فواصل طولی و عرضی ارزیابی شدند. نتایج تجزیة واریانس دو ساله نشان داد که عملکرد دانه به طور معنیداری تحت تاثیر سال، رقم، و اثر متقابل آنها قرار دارد. رقمدانیالبا متوسط 7246 و رقم چمپا با متوسط 5667 کیلوگرم در هکتار بهترتیب بیشترین و کمترین عملکرد را داشتند. از میان <br />شاخصهای زراعی، تفاوت بین روشهای کاشت فقط از نظر تعداد خوشه در واحد معنیدار بود، بهطوریکه خطیکار با 329 و ردیفکار با 289 خوشه در متر مربع به ترتیب بیشترین و کمترین تعداد را داشتند. بین بذرکارها از نظر تمام شاخصهای فنی، اختلاف معنیدار وجود داشت. بیشترین ظرفیت مزرعهای و کمترین مصرف سوخت از روش کاشت با سانتریفوژ بهدست آمد. از لحاظ شاخصهای یکنواختی فواصل طولی و عرضی بذرهای، ردیفکار با 8/68 درصد برای فواصل طولی و 7/89 درصد برای فواصل عرضی، بالاترین سطح یکنواختی کاشت را داشت. در مجموع، با توجه به نتایج عملکرد محصول، هر یک از روشهای کاشت را (با توجه به امکانات زارع) میتوان به کار بست، اما ردیفکار جهت کپهکاری با مصرف بذر کمتر (20 تا 25 کیلوگرم در هکتار) و شاخصهای یکنواختی کاشت بالاتر، مناسبتر است.
https://fooder.areeo.ac.ir/article_100478_b1347c4ed8b50d30c1335282f143e0e9.pdf
مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
10
1
2009
05
22
Application of Artificial Neural Networks in Prediction of Saturated Hydraulic Conductivity Using Soil Physical Parameters
کاربرد شبکه عصبی مصنوعی در پیشبینی هدایت هیدرولیکی اشباع با استفاده از پارامترهای فیزیکی خاک
97
112
100479
FA
بهزاد
قنبریان علویجه
دانشجوی دکتری دانشکده آب و خاک پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
عبدالمجید
لیاقت
دانشیار گروه آبیاری و آبادانی دانشکده آب و خاک پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
سمانه
سهرابی
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه مهندسی آب دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
Journal Article
2008
10
04
Soil hydraulic properties such as saturated and unsaturated hydraulic conductivity play an important role in environmental research. Since direct measurement of these soil hydraulic properties is time-consuming and costly, indirect methods such as pedotransfer functions and artificial neural networks (ANN) were developed based on readily available parameters. In this study, the use of ANN to predict saturated hydraulic conductivity using a measured soil moisture curve and bulk density was investigated. Measured bulk density and soil moisture curves were used to estimate saturated hydraulic conductivity from calculated fractal dimensions, air entry values, bulk density and effective porosity using ANN. In the training and testing steps of ANN, 114 and 28 measured soil samples were used, respectively. R<sup>2</sup> and MSE were 0.76 and 0.0028, respectively, for the ANN method with four inputs. A comparison of ANN with Rawls et al. (1993, 1998) models showed that the neural network more accurately predicts saturated hydraulic conductivity.
ویژگیهای هیدرولیکی خاک همچون هدایت هیدرولیکی اشباع و غیراشباع در مطالعات زیست محیطی نقش مهمی را ایفا مینمایند. از آنجائیکه اندازهگیری مستقیم این قبیل ویژگیهای هیدرولیکی خاک امری وقتگیر و هزینهبر است روشهای غیرمستقیمی چون توابع انتقالی و شبکههای عصبی مصنوعی بر مبنای پارامترهای سهل الوصول خاک توسعه یافتهاند. در این خصوص در این مطالعه، از شبکه عصبی مصنوعی به منظور تخمین هدایت هیدرولیکی اشباع خاک با استفاده از دادههای اندازهگیری شده منحنی مشخصه رطوبتی خاک و جرم مخصوص ظاهری استفاده شده است. با استفاده از دادههای اندازهگیری شده جرم مخصوص ظاهری خاک، بعد فرکتالی منحنی مشخصة رطوبتی، مکش در نقطه ورود هوا، تخلخل مؤثر، مقادیر هدایت هیدرولیکی اشباع خاک با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی تخمین زده شدند. در مرحله آموزش مدل از 114 داده اندازهگیری شده منحنی مشخصة رطوبتی و جرم مخصوص ظاهری خاک و در مرحله آزمون از 28 داده باقیمانده استفاده شد. مقادیر MSE و R<sup>2</sup> در مرحله آزمون مدل شبکه عصبی مصنوعی با چهار پارامتر ورودی بهترتیب 0028/0 و 76/0 محاسبه شدند. مقایسه عملکرد مدل شبکه عصبی مصنوعی با دو مدل ارائه شده توسط رائولز و همکاران نشان داد که مدل شبکه عصبی مصنوعی با دقت بالاتری هدایت هیدرولیکی اشباع خاک را پیشبینی مینماید.
https://fooder.areeo.ac.ir/article_100479_4999d9c784930122fe8bd4d6471d3cd6.pdf