مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
11
2
2010
08
23
Determination of Whitening Energy, Energy Consumption Index and Whitening Index in Three Varieties of Rice
تعیین انرژی سفیدکردن، شاخص انرژی مصرفی و شاخص سفیدشدگی در سه رقم برنج
1
16
100398
FA
غلامرضا
روحی
عضو هیئت علمی گروه مکانیک دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه
میر حسین
پیمان
استادیار گروه مکانیک ماشینهای کشاورزی دانشگاه گیلان
سعید
مینایی
دانشیار گروه مکانیک ماشین های کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس
0000-0003-2241-5621
Journal Article
2009
05
10
The rice conversion process is an agricultural transformative industry that consumes a great deal of fossil fuel and electricity. In this study, the effect of different factors on energy consumption, energy consumption index and whitening index were investigated. The experimental design was a split plot design with four whitening periods (15, 30, 45, 60s) (main plot), three rice varieties (<em>Khazar</em>, <em>Beenam</em>, <em>Alikazemi</em>), three levels of final paddy moisture content (9.5-11%, 11-12.5%, 12.5-14% wb) and three replications for each test. The statistical analysis outcomes for energy consumption, energy consumption index and whitening index indicated that as whitening time increased, energy consumption increased and its index decreased. In the 15 and 60s whitening periods, decreasing the moisture content to 9.5-11%, significantly increased the energy consumption index. The energy consumption index of the <em>Khazar</em> variety was significantly higher than the other two varieties at all levels of moisture content. Increasing moisture content caused increased rice breakage, which resulted in decreasing quality and whitening indices. When the whitening period increased to 60s, the whitening index increased significantly. The whitening index of the <em>Khazar</em> variety was significantly greater than those of the other varieties. The results showed that the best state, considering the energy consumption index and whitening index, was obtained at 9.5-11% moisture contents and a 15s whitening period for all varieties.
فرایند تبدیل برنج یکی از صنایع تبدیلی بخش کشاورزی است که در آن مقدار زیادی انرژی الکتریکی حاصل از <br />سوختهای فسیلی مصرف میشود. برای بررسی اثر عوامل مختلف بر انرژی مصرفی در فرایند سفیدکردن برنج، شاخص سفیدشدگی و شاخص انرژی مصرفی در سفیدکردن، اثر سه عامل مدت زمان سفیدکردن، رقم، و رطوبت در مرحلة سفیدکردن در قالب طرح کرتهای دوبار خرد شده در سه تکرار بررسی شد. سطوح در نظر گرفته شده این عوامل عبارت بودند از: زمان سفیدکردن (در چهار سطح 15، 30، 45، و 60 ثانیه) به عنوان عامل اصلی، رقم (<em>خزر، بینام و علیکاظمی</em>) به عنوان عامل فرعی، رطوبت (در سه سطح 14-5/12، 5/12-11 و 11-5/9 درصد بر پایة تر) به عنوان عامل فرعی فرعی. پس از تجزیة آماری دادههای حاصل از اندازهگیری انرژی مصرفی سفیدکردن، شاخص انرژی مصرفی سفیدکردن، و شاخص سفیدشدگی، نتایج نشان داد که با افزایش مدت زمان سفیدکردن، انرژی مصرفی سفیدکردن افزایش و شاخص آن کاهش مییابد. در دو مدت زمان سفیدکردن 15 و 60 ثانیه، کاهش رطوبت تا سطح 11-5/9 درصد باعث افزایش معنیدار در شاخص انرژی مصرفی سفیدکردن و افزایش زمان سفیدکردن از 15 ثانیه به 60 ثانیه، باعث افزایش شاخص سفیدشدگی میشود. شاخص سفیدشدگی رقم <em>خزر</em> به طور معنیدار بیشتر از دو رقم دیگر است. شاخص انرژی مصرفی سفیدکردن رقم <em>خزر</em> در هر سه سطح رطوبتی به طور معنیداری بیشتر از دو رقم دیگر است. بهترین حالت از نظر شاخص انرژی مصرفی سفیدکردن و شاخص سفیدشدگی برای هر سه رقم، مدت زمان 15 ثانیه و رطوبت 11-5/9 درصد تشخیص داده شد. البته برای رقم <em>خزر</em> افزایش این شاخصها واضحتر بود.
مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
11
2
2010
08
23
Noncohesive Sediment Scour Downstream of an Apron
بررسی آزمایشگاهی آبشستگی رسوبات غیرچسبنده در پایین دست کف بند
17
28
100399
FA
حسین
حمیدی فر
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشکده مهندسی و فناوری کشاورزی دانشگاه تهران
محمدحسین
امید
دانشیار گروه مهندسی آبیاری و آبادانی دانشکده مهندسی و فناوری کشاورزی دانشگاه تهران
Journal Article
2009
07
24
<br />The effect of grain size, tailwater depth and grain Froude number on local scour caused by submerged horizontal jets issuing below a sluice gate was investigated. Noncohesive sediments with two gradations downstream of a horizontal apron were used in the experiments. The experiments were carried out at different inflow Froude numbers and a range of tailwater depth from low to high submergence. Variations in the maximum depth of scour, height of dune and longitudinal extension of scour hole were plotted by tailwater depth, grain size and grain densimetric Froude number. Results showed that the effect of tailwater depth depends on the grain densimetric Froude number. Also, the similarity between non-dimensional scour profiles, one of the most controversial problems in previous studies, was proven. Finally, the extension of scour hole was plotted in the form of nondimensional parameters that can be used in any unit system.
پیشبینی میزان آبشستگی موضعی در پاییندست سازههای هیدرولیکی از موضوعات مورد توجه محققان در سالهای اخیر بوده است. در این تحقیق اثر اندازة دانه، عمق پایاب، و عدد فرود بر آبشستگی موضعی بستر ناشی از جت افقی مستغرق خروجی از زیر یک دریچه کشویی بررسی شده است. در این بررسی، از رسوبات غیرچسبنده با دو <br />دانهبندی مختلف در پاییندست یک کفبند افقی استفاده شده است. آزمایشها با اعداد فرود جت ورودی مختلف و دامنة متغیر عمق پایاب، شامل استغراق کم تا استغراق زیاد اجرا شده است. تغییرات حداکثر عمق گودال آبشستگی، ارتفاع تلماسه، و گسترش طولی آبشستگی بر حسب تغییرات عمق پایاب، اندازة ذره، و عدد فرود ذره مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که تأثیر عمق پایاب به میزان عدد فرود ذره بستگی دارد. همچنین وجود تشابه بین پروفیلهای آبشستگی، که یکی از موضوعات چالش برانگیز در تحقیقات قبلی بوده است، در این تحقیق تایید شد. همچنین پارامترهای مشخصه گودال آبشستگی به صورت نمودارهایی بر حسب پارامترهای بدون بعد آورده شده است که میتوان در طراحیها جهت حفاظت بستر در برابر آبشستگی استفاده کرد.
مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
11
2
2010
08
23
Design, Construction and Calibration of an Adjustable Three-Point Hitch Dynamometer for Common Agricultural Tractors in Iran
طراحی، ساخت و واسنجی دینامومتر اتصال سهنقطه قابل تنظیم برای تراکتورهای کشاورزی رایج در ایران
29
48
100400
FA
یوسف
عباسپور گیلانده
استادیار گروه مهندسی مکانیک ماشینهای کشاورزی دانشکده کشاورزی دانشگاه
محقق اردبیلی
سینا
حقیقت شیشوان
دانشجوی کارشناسی ارشد مکانیک ماشینهای کشاورزی دانشکده کشاورزی دانشگاه
محقق اردبیلی
ولی
رسولی شربیانی
مربی گروه مهندسی مکانیک ماشینهای کشاورزی دانشکده کشاورزی دانشگاه
محقق اردبیلی
ضرغام
فاضل نیاری
مربی پژوهشی بخش تحقیقات فنی و مهندسی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اردبیل
Journal Article
2009
08
06
This study describes the design, construction and calibration of an adjustable three-point hitch dynamometer. The dynamometer frame design was based on an inverted U-shaped frame that was mounted between the tractor links and implement. The dynamometer frame design allows for use in both category I and II three-point hitch systems because of its flexibility in a lower point hitch spread and mast height adjustment. The dynamometer was designed to measure the maximum resultant horizontal and vertical forces of 50 kN and 30 kN, respectively. The force sensing elements comprised three steel extended octagonal ring transducers located between the frame and implement. Electrical resistance strain gauges were installed on the extended octagonal ring transducers at strain angle nodes to monitor draft and vertical forces independently at the ring center. The data acquisition system consisted of a DT800 programmable data logger and a laptop computer. Field tests on the dynamometer and data acquisition system showed that they were able to function effectively. The field experiments to collect data for evaluation of the three-point hitch dynamometer were done using a subsoiler. Field tests were conducted at soil moisture levels of 21.2 and 9.2% at two operating tillage depths with four replications. A T-test was utilized for mean comparison of the three-point hitch dynamometer and drawbar dynamometer data. A drawbar dynamometer was installed between the two tractors which the front tractor used to pull the tractor with a three point hitch dynamometer and the subsoiler connected to the dynamometer. The advantages of the three-point hitch dynamometer make it advisable for horizontal and vertical force components measurement at production fields for common agricultural tractors in Iran.
در این مقاله طراحی، ساخت، و واسنجی یک دینامومتراتصال سهنقطه با قابلیت اتصال سریع به تراکتورها و ادوات کشاورزی بررسی شده است. در این تحقیق یک نوع دینامومتر با قابی به شکل U وارونه طراحی و ساخته شد که بین بازوهای سیستم اتصال سهنقطه تراکتور و ادوات کشاورزی سوار میشود. دینامومتر اتصال سهنقطه به گونهای طراحی گردید که قابلیت تنظیم ارتفاع فیل گوش و تنظیم فاصلة بین نقاط اتصال پایینی را داشته باشد و به راحتی بین تراکتورهای گروههای (I)و (II)و ادوات کشاورزی سوار شود، تا بتوان آن را برای اندازهگیری نیروهای افقی و قائم موجود در نقاط اتصال، سیستم اتصال سهنقطه تراکتورها، و ماشینهای کشاورزی گروههای (I)و (II)بهکار برد. واحد حس کننده نیرو شامل سه مبدل رینگی نیرو با ساختار هشت وجهی است که به عنوان عنصر ارتجاعی بین قاب U شکل وارونه و سیستم کوپل اتصال سریع دینامومتر قرار گرفتهاند. کرنشسنجهای مقاومت الکتریکی در نقاط گرهی کرنش روی مبدل رینگی نیرو نصب شدهاند تا بتوانند به طور مستقل کرنشهای مماسی روی سطح مبدل را که در اثر اعمال نیروهای افقی و عمودی به مرکز رینگ مبدل ایجاد میشود، اندازهگیری کنند. مبدل رینگی بر اساس حداکثر نیروهای افقی و عمودی به ترتیب 25 و 15کیلونیوتن با در نظر گرفتن ضریب اطمینان 2 طراحی شد. قاب دینامومتر نیز بر اساس نیروهای حداکثر افقی، عمودی، و جانبی محاسبه شده به ترتیب 50، 30، و 20 کیلونیوتن طراحی شده است. سیستم جمعآوری داده از یک دیتالاگر قابل برنامهنویسی مدل DT800و یک کامپیوتر قابل حمل تشکیل شده است. آزمایشهای مزرعهای به منظور جمعآوری دادههای نیرویی دینامومتر با استفاده از یک زیرشکن اجرا شد. با استفاده از آزمون t، میانگین دادههای به دست آمده از آزمون دینامومتر اتصال سهنقطه، برای اندازهگیری نیروهای افقی موجود در نقاط اتصال، در هنگام اجرای عملیات با زیرشکن در خاکی مشخص با بافت سیلتی لومی، با دو سطح رطوبت 2/9 و 2/21 درصد و در عمقهای 15 و 25 سانتیمتری، در 4 تکرار با میانگین دادههایی مقایسه شد که با استفاده از روش استاندارد دو تراکتوری برای اندازهگیری نیروی افقی در حین اجرای عملیات در همان شرایط به دست آمده است. نتایج آزمونهای مزرعهای نشان داد که کارایی هر دو روش یکسان است اما با توجه به مزیتهای دینامومتر اتصال سهنقطه و با توجه به قابلیت کارکرد مؤثر در مزرعه، استفاده از این دستگاه جهت سنجش نیروهایی توصیه میشود که از ادوات کشاورزی بر تراکتورهای رایج در ایران وارد میشود. <br />
مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
11
2
2010
08
23
Effective Factors on Force and Energy Requirements for Picking Cumin Seed
عوامل مؤثر بر نیرو و انرژی برای جداکردن زیره از بوته زیرة سبز
49
58
100401
FA
محمدحسین
سعیدی راد
استادیار پژوهش بخش تحقیقات فنی و مهندسی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی
احمد
طباطبایی فر
استاد دانشکده مهندسی و فناوری کشاورزی دانشگاه تهران
فوژان
بدیعی
استادیار پژوهش مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
0000-0002-4016-665X
Journal Article
2009
09
11
Cumin (<em>Cuminum Cyminum</em>) is an annual suitable for the dry and semi-dry areas of Iran. Recently, farmers have chosen to plant cumin because it requires less water and growth time. However, at harvest time, the resistance of cumin seed to shatter is low and, if careful attention is not paid to this fact, a major portion of the crop can be lost. When the connection force of the seed decreases, seed shatter falls. To investigate effective factors in shatter resistance, this study measured the force and energy required to pick cumin seeds. The effects of moisture content at three levels (5.9, 13.5 and 22%), picking rate at three levels (50, 200 and 500 mm/min), direction of picking at two levels (vertical and horizontal on axial seed) and type of plant at two levels (irrigation and no-irrigation planting) were studied on the force and energy requirements for picking cumin seed. The results showed that the mean force and energy requirement was 0.955 N and 0.747 mJ, respectively. It was shown that moisture is the most effective factor in relation to the force and energy requirements. As moisture content increased, the amount of picking force and energy increased significantly. An investigation of the double effects of moisture and picking direction showed that the greatest difference between direction levels was related to a moisture content of 5.9%. At this moisture, vertical picking of the axial seed required decreased force and energy of 26% and 20%, respectively. An investigation of the effects of moisture and picking rate showed that the least difference between picking rate levels was related to a moisture content of 5.9%. However, at moisture content 13.5%, velocity had the greatest effect on the energy requirement and the three picking rate levels all showed significant differences.
زیرة سبز گیاهی یکساله و یکی از گیاهان زراعی مستعد برای مناطق خشک و نیمهخشک ایران است. زیرة سبز به دلیل نیاز آبی کم و کوتاه بودن فصل رشد آن در سالهای اخیر مورد توجه کشاورزان قرار گرفته است. زیرة سبز در زمان برداشت مقاومت کمی در برابر ریزش دارد و اگر توجه نشود بخش عمدهای از محصول از دست میرود. دلیل ریزش دانه در حین برداشت یا قبل از آن، کاهش نیروی اتصال دانه به بوته است. لذا به منظور بررسی: الف) عوامل مؤثر بر مقاومت دو سطح (در امتداد محور طولی دانه و عمود بر آن) و ب) نوع زیره (دیم و آبی) بر نیرو و انرژی لازم برای جدا کردن دانه از بوته این تحقیق عملی شد. نتایج نشان داد که میانگین نیرو و انرژی لازم برای کندن دانههای زیره از بوته به ترتیب برابر 995/0 نیوتن و 747/0 میلیژول است. همین مشخص شد که رطوبت مهمترین فاکتوری است که نیرو و انرژی مورد نیاز برای کندن دانة زیره را تحت تاثیر قرار میدهد بهطوریکه با افزایش رطوبت، نیرو و انرژی مورد نیاز برای کندن دانه افزایش مییابد. نتایج بررسی اثرهای دوگانة جهت کندن و رطوبت نشان داد که بیشترین اختلاف بین سطوح مختلف جهت کندن، در رطوبت 9/5 درصد است. در صورت اعمال نیرو در جهت عمود بر محور دانه، نیرو و انرژی مورد نیاز برای کندن دانه به ترتیب 26 و 20 درصد نسبت به حالت اعمال نیرو در امتداد محور دانه کاهش مییابد. همچنین کمترین اختلاف بین سطوح مختلف سرعت، در رطوبت 9/5 درصد است و در سطح رطوبت 5/13 درصد، اختلاف بین هر سه سطح سرعت معنیدار و بیشترین تأثیر سرعت بر انرژی کندن دانه زیره در این رطوبت است.
مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
11
2
2010
08
23
Mechanical Properties of Silver-Clay Nanofilms for Food Packaging
بررسی ویژگی های مکانیکی فیلم های نانویی نقره- رس برای بستهبندی مواد غذایی
59
72
100402
FA
سعید
مینایی
دانشیار گروه مکانیک ماشینهای کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس
0000-0003-2241-5621
میثم
ستاری نجف آبادی
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد گروه مکانیک ماشینهای کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس
محمدحسین
عزیزی
دانشیار گروه علوم و صنایع غذایی دانشگاه تربیت مدرس
حامد
افشاری
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن
Journal Article
2009
09
23
In this research, the mechanical properties of seven types of nanofilm with differing amounts of silver and silver-clay particles were studied. The elasticity of modulus, tensile strength, toughness, elongation at break, tear strength and color of nanofilms were compared with those of ordinary LDPE film. Results showed that the inclusion of nano particles increased the modulus of elasticity, tensile strength and tear strength 1.1 to 2.5 times. However, elongation at break point and toughness of the films decreased 1.4 to 4 times. The effect of film type on modulus of elasticity, tensile stress and tear strength was significant at the 0.01 level and for elongation at break point and toughness was significant at the 0.05 level. An investigation of film color parameters and <em>∆E</em> showed that the 1000 ppm nano silver film had more color than the other films. The smallest <em>∆E</em> was for the control film. The <em>∆E</em> value of the nano silver films increased as nano particle content increased and, in nano composite films, decreased as clay content increased. Overall, the nano film with 1000 ppm nano silver content was the best film and the control film was the worst. In conclusion, the nano composite film (SC3) with 500 ppm nano silver and 450 ppm nano clay content was the best film in terms of its mechanical properties. The dark color of this film, however, is an undesirable aspect for food packaging. This may be alleviated by color-removing procedures or by use of the films with lower nano particle content.
در این پژوهش، ویژگیهای مکانیکی هفت نوع فیلم نانویی با درصدهای مختلف نقره و رس- نقره، شامل مدول الاستیسیته، مقاومت کششی، چغرمگی، درصد کشیدگی تا پاره شدن، مقاومت در برابر رشد پارگی، و رنگ فیلمهای نانویی بررسی شده و با فیلم شاهد (فاقد ذرات نانو) مقایسه شد. نتایج نشان داد که با بهکار بردن ذرات نانویی در فیلم پلیاتیلن با دانسیتة پایین LDPE))، مدولالاستیسیته، مقاومت کششی و مقاومت در برابر رشدپارگی، به میزان 4/1 تا 5/2 برابر افزایش مییابد <br />درحالیکه درصد کشیدگی تا پاره شدن و چغرمگی، به میزان 1/1 تا 4 برابر کاهش خواهد یافت. اثر نوع فیلم نانویی بر مدول الاستیسیته، مقاومت کششی و مقاومت در برابر رشد پارگی در سطح 99/0 و درصد میزان کشیدگی تا پاره شدن و چغرمگی فیلم، در سطح 95/0 معنادار است. با بررسی پارامترهای مربوط به رنگ و به دست آوردن اختلاف رنگ کلی فیلمها (<em>∆E</em>)، مشخص شد که فیلم دارای 1000 قسمت در میلیون نانو نقره (S2)، در مقایسه با سایر فیلمها رنگ بیشتری دارد. کمترین اختلاف رنگ کلی مربوط به فیلم شاهد است. اختلاف رنگ کلی در فیلمهای نانو نقره، با افزایش درصد نقره افزایش مییابد، ولی در فیلمهای ترکیبی با افزایش درصد رس کاهش نشان میدهد. در مجموع، با توجه به نتایج آزمون رنگ، فیلم شاهد (فاقد ذرات نانو) و فیلم دارای 1000 قسمت در میلیون نانو نقره (S2)، بهترین و بدترین نوع فیلم شناخته شدند. در مجموع، فیلم نانویی ترکیبی 3 درصد (SC3)، دارای «500 قسمت در میلیون نقره-450 قست در میلیون رس» از نظر خواص مکانیکی، نسبت به سایر فیلمها در سطحی قابل قبولتر قرار دارد، اما مشکل عمدهای که دارد، رنگ تیرة آن به دلیل وجود ذرات رس است که ممکن است برای بستهبندی برخی مواد غذایی (که رنگ بسته نقش مهمی دارد) مناسب نباشد. در چنین مواردی، فیلمهای نانویی ترکیبی با درصد کمتر ذرات رس میتواند بهکار برده شود وگرنه باید به دنبال راههای رفع تیرگی آن بود.
مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
11
2
2010
08
23
Technical and Economic Evaluation of Low Pressure Irrigation Pipe and Comparison with Traditional and Sprinkler Irrigation Systems
ارزیابی فنی و اقتصادی آبیاری با لولههای کم فشار (هیدروفلوم) و مقایسه آن با آبیاری سنتی و بارانی
73
84
100403
FA
علی
قدمی فیروزآبادی
عضو هیئت علمی بخش تحقیقات فنی و مهندسی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی همدان
سیدمحسن
سیدان
عضو هیئت علمی بخش تحقیقات فنی و مهندسی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی همدان
فریبرز
عباسی
دانشیار مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی کرج
Journal Article
2009
11
17
The scarcity of irrigation water and decrease of water resources are the most important limiting factors in crop production in countries such as Iran. Thus, studying the optimum use of water and increasing water use efficiency are essential to the agricultural sector. The use of a low pressure hydroflume has been suggested to replace traditional surface irrigation methods. The aim of this research was to compare water distribution in the hydroflume with traditional and sprinkler irrigation systems. Farms in the Kabodarahang plain were selected for the evaluation of water consumption, yield, irrigation efficiency and water productivity. The results showed that most water loss in the farms irrigated by hydroflume was deep percolation and, in the farms irrigated by traditional furrow irrigation, was runoff and deep percolation. The amount of runoff loss in the traditional and hydroflume methods were 25.8% and 15%, respectively. In the hydroflume method, the average of potential efficiency of low quarter was 50, application efficiency of low quarter was 48.2, distribution uniformity was 79.2, and uniformity of the Christiansen coefficient was 77. These parameters for the traditional method were 44.8, 34.9, 87.65, and 89.1, respectively. For the sprinkler method, they were 57.6, 56, 70.3 and 76.6, respectively. The water productivity for the traditional, hydroflume and sprinkler irrigation systems were 1.2, 2.4 and 3.2 kg/m<sup>3</sup>, respectively. The venue of hydroflume irrigation relative to traditional irrigation increased by 39376600 rails/ha. The ratio of benefit per cost in hydroflume irrigation systems was 6.
کمبود و کاهش تدریجی منابع آب با کیفیت مناسب، از مهمترین عوامل محدودکننده تولیدات کشاورزی در ایران به شمار میرود و از این رو استفادة بهینه از منابع آب و افزایش کارایی مصرف آب از ضروریات بخش کشاورزی محسوب میشود. در این خصوص بهکارگیری سامانههای آبیاری کمفشار از جمله هیدروفلوم به عنوان گزینهایبهجای روشهای سنتی قابل توصیه است. این تحقیق، با هدفارزیابی و مقایسة توزیع آب با استفاده از هیدروفلوم با روشهای سنتی و بارانی انجام شد. مزارعی در دشت کبودرآهنگ همدان که تحت کشت سیبزمینی بودند انتخاب و این تحقیق در آنها اجرا گردید. حجم آب مصرفی در طول فصل زراعی، عملکرد محصول، و رطوبت خاک قبل و بعد از آبیاری اندازهگیری و کارایی مصرف آب ارزیابیشد. نتایج نشان دادکهتلفات آب در مزارعی که با استفاده از هیدروفلوم آبیاری میشوند، بهصورت نفوذ عمقی ولی در مزارعبا سیستمآبیاری سنتی به صورت رواناب و نفوذ عمقی است. رواناب سطحی در دو روش توزیع سنتی و هیدروفلومبه ترتیب حدود 8/25 و 15 درصد برآورد شد. راندمان پتانسیل کاربرد، راندمان کاربرد چارک پایین، یکنواختی توزیع، و ضریب یکنواختی کریستین سن در روش هیدروفلوم به ترتیب 50، 2/48، 2/79، و77درصد به دست آمد. این شاخصها در روش سنتی به ترتیب 8/44، 9/34، 65/87، و 1/89 درصدو در روش بارانی به ترتیب 6/57، 56، 3/70، 6/76برآورد شد. کارایی مصرف آب به روش سنتی،هیدروفلوم و بارانی به ترتیب 2/1،4/2 و 2/3 کیلوگرم به ازای هر متر مکعب آب تخمین زده شد. توزیع آب با استفاده از هیدروفلوم با کاهش 21 درصد حجم آب مصرفی و افزایش 100 درصدی کارایی مصرف آب نسبت به روش سنتی همراه بود. در توزیع آب با هیدروفلوم، درآمد کشاورز 39376600 ریال در هکتار نسبت به روش سنتی بالاتر است. همچنین نتایج نشان داد که نسبت سود به هزینه در روش هیدروفلوم 6 است.
مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
11
2
2010
08
23
Determination of Some Physical Properties of Cornelian Cherries (Cornus mas L.)
تعیین برخی از خواص فیزیکی میوة زغالآخته
85
94
100404
FA
علی
ماشاءاله کرمانی
محقق بخش تحقیقات فنی و مهندسی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی قزوین
حمیدرضا
گازر
استادیار پژوهشی مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
احمد
صادقی
استادیار آموزشی مؤسسه آموزش علمی– کاربردی جهاد کشاورزی
Journal Article
2009
12
22
In this study, the physical properties were determined for one type of Cornelian cherry (<em>Cornus mas</em> L.) fruit and pit from the Alamout region of Qazvin. The average values for length, width, thickness, 1000 fruit mass, unit mass, geometric mean diameter, unit volume, surface and projected areas, sphericity, fruit (true) and bulk densities, porosity and terminal velocity were 18.91, 13.74, 13.33 mm, 2309.78 and 2.31 g, 15.12 mm, 1841.96 mm<sup>3</sup><sub>,</sub> 722.65 mm<sup>2</sup>, 180.66 mm<sup>2</sup>, 80.21%, 1.10 g/cm<sup>3</sup>, 0.63 g/cm<sup>3</sup>, 43.30% and 13.8 m/s, respectively. The respective values for the pits were 13.61, 6.07, 5.79 mm, 299.67 and 0.3g, 7.81 mm, 252.93 mm<sup>3</sup><sub>,</sub> 192.57 mm<sup>2</sup>, 48.14 mm<sup>2</sup>, 57.59%, 1.21 g/cm<sup>3</sup>, 0.68 g/cm<sup>3</sup>, 44.05% and 7.4 m/s. The flesh/pit ratio obtained was 6.8. The static coefficient of friction was 0.38 for galvanized iron, 0.33 for plexiglass, 0.34 for steel and 0.43 for plywood.
در این تحقیق تعدادی از خواص فیزیکی یک نوع زغالآخته از منطقۀ الموت قزوین (روستای هیر) اندازهگیری و ارزیابی شد. مقادیر متوسط طول، عرض، و ضخامت (ارتفاع)، وزن هزار میوه و یک میوه، قطر متوسط هندسی، حجم، مساحت سطح رویه، مساحت سطح مقطع، کُرویت، چگالی حقیقی (میوه)، چگالی توده، تخلخل و سرعت حد میوة رسیدة زغالآخته (با رطوبت 30/73 درصد بر پایة تر) به دست آمد که به ترتیب عبارتاند از: 91/18، 74/13، 33/13 میلیمتر، 78/2309 و 31/2 گرم، 12/15 میلیمتر، 96/1841 میلیمتر مکعب، 65/722 میلیمتر مربع، 66/180 سانتیمتر مربع، 21/80 درصد، 10/1 گرم بر سانتیمتر مکعب، 63/0 گرم بر سانتیمتر مکعب ، 30/43 درصد و 8/13 متر بر ثانیه. مقادیر متناظر برای هستة زغالآخته از این قرارند: 61/13، 07/6، 79/5 میلیمتر، 67/299 و 3/0 گرم، 81/7 میلیمتر، 93/252 سانتیمتر مکعب، 57/192 سانتیمتر مربع، 14/48 سانتیمتر مربع و 59/57 درصد، 21/1 گرم بر سانتیمتر مکعب، 68/0 گرم بر سانتیمتر مکعب، 05/44 درصد و 4/7 متر بر ثانیه. نسبت گوشت میوه به هسته 8/6 برآورد شد و ضریب اصطکاک استاتیکی میوة زغالآخته روی سطوح ورق آهن گالوانیزه، ورق استیل، پلکسیگلاس و چوب به ترتیب 38/0، 34/0، 33/0 و 43/0 تعیین گردید.