مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
11
4
2011
02
20
Flow Pattern at Lateral Intake Using a Spur Dike and Submerged Vanes
بررسی آزمایشگاهی الگوی جریان در آبگیر جانبی با استفاده همزمان از صفحات مستغرق و آبشکن در بسترهای آبرفتی
1
18
100424
FA
سعید
گوهری
استادیار گروه مهندسی آب دانشگاه بوعلی سینا
سیدعلی
ایوب زاده
دانشیار گروه مهندسی سازههای آبی دانشگاه تربیت مدرس
مسعود
قدسیان
استاد گروه مهندسی عمران دانشگاه تربیت مدرس
سیدعلی اکبر
صالحی نیشابوری
استاد گروه مهندسی عمران دانشگاه تربیت مدرس
Journal Article
2009
06
08
Flow passing through lateral intakes and channel junctions is turbulent. Sediment flow and bed forms are<br />affected by these flow patterns and vice versa. In this research, a laboratory study was carried out to<br />explore a possible method for sediment control for a set of submerged vanes and a single spur dike<br />simultaneously. Since a larger portion of the near-bed flow was diverted, the intake received a relatively<br />large amount of bed load material; thus, appropriate and reliable methods were needed to minimize the<br />amount of diverted sediment materials into the intake channel. The submerged vane creates a tip vortex and<br />then the helical flow downstream reduces movement of bed sediment into the diversion. In this study, the<br />optimum dimension, number and array of vanes were selected as determined by the regular design method.<br />To guide flow into the diversion and increase vane performance, a single spur dike was utilized at the<br />opposite side of the intake channel. The location, length and angle of the spur dike were optimized using<br />the results of previous testing. The flow patterns for three diversion ratios (13%, 18%, and 24%) and a 25<br />cm spur dike positioned 80 cm from the intake at a 45° angle. The flow depth was measured using a point<br />gauge and three dimensional velocities (u, v, w) at five levels above the bed as measured by ADV. After<br />the sediment flow reached equilibrium, the channel bed was fixed. The length of separation at the intake<br />channel was decreased by increasing the diversion ratio. By setting a spur dike opposite to the intake<br />channel, the width of the separation line decreased at the channel bottom and increased at the surface,<br />decreasing the amount of sediment ingestion in the intake channel.<br /><br />
جریان عبوری از آبگیرها و تقاطع کانالها کاملاً آشفته و سه بعدی است. جریان رسوب در داخل کانال اصلی و شکل فرم بستر تحت تأثیر الگوی جریان در دهانه آبگیر است. در این تحقیق به طور همزمان از دو سازه آبشکن و صفحات مستغرق در جلوی آبگیر استفاده شده است. ورود رسوب به آبگیر و الگوی جریان در اطراف آن، با وجود صفحات مستغرق و آبشکن در ساحل مقابل آبگیر، مطالعه شده است. قسمت عمدة جریان وارد شده به آبگیر از لایههای پایینی جریان در کانال اصلی تأمین میشود که دارای غلظت بیشتری از رسوبات است. صفحات با ایجاد جریان چرخشی و دور کردن رسوبات از دهانه آبگیر باعث کاهش حجم رسوبات ورودی به آبگیر میشود. ابعاد، تعداد، و آرایش صفحات بر اساس آنچه توصیه شده است در طراحی به کار گرفته شده است. به منظور هدایت جریان به سمت آبگیر و افزایش کارآیی صفحات، از آبشکن در ضلع مقابل آبگیر استفاده شده است. موقعیت سازة آبشکن، زاویة قرارگیری آن نسبت به جریان و طول آن در آزمایشهای کنترل رسوب بهینه تشخیص داده شده است. الگوی جریان برای سه نسبت انحرافی 13، 18و 24 درصد بررسی شده است. طول آبشکن به کار رفته در الگوی جریان(<em>L<sub>D</sub>/B</em>) 25/0، فاصله آبشکن از مقابل آبگیر، (L<sub>I</sub>/b) 2، و زاویة آن با جریان در کانال اصلی 45 درجه بوده است. عمق جریان با عمقسنج نقطهای و سرعت جریان با سرعتسنج صوتی برداشت شده است. پس از رسیدن بستر به تعادل دینامیکی، بستر کانال اصلی با روشهای مناسب صلب شده است به طوری که امکان حرکت رسوبات پس از برقراری جریان وجود نداشته باشد. سرعت سه بعدی جریان در 5 نقطه از عمق اندازهگیری شده است. طول ناحیة جدایی جریان در داخل آبگیر با افزایش دبی انحرافی به آبگیر کاهش پیدا میکند. با نصب آبشکن در مقابل آبگیر، عرض خط جدایی جریان در کف کاهش و در سطح افزایش مییابد که با این عمل، ناحیة تحت تأثیر آبگیر در کف کاهش یافته و مقدار ورود رسوبات به آبگیر کاهش مییابد.
https://fooder.areeo.ac.ir/article_100424_89e4cce7082d0ebe5d380e14420b55c2.pdf
مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
11
4
2011
02
20
Efficiency and Energy Consumption in Sprinkler Irrigation
Pumping Plants in Some Fields in Hamadan Province
بررسی بازده و مصرف انرژی در ایستگاه های پمپاژ آبیاری بارانی برخی مزارع استان همدان
19
34
100426
FA
سیدمعین الدین
رضوانی
عضو هیئت علمی بخش تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی همدان
علی محمد
جعفری
عضو هیئت علمی دفتر پژوهش های برنامهریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی همدان
سیف الله
امین
استاد دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز
Journal Article
2009
12
07
Pressurized irrigation is a recent development that consumes more energy for the pressure produced. In this<br />study, energy consumption, waste and efficiency were investigated at a diesel and electrical sprinkler<br />irrigation pumping plant in some fields in Hamadan province during 2007-8. Nebraska performance criteria<br />(NPC) were used to compare sprinkler irrigation pumping plant performance. The results showed that the<br />average overall energy efficiency for 17 fields for the electrical pumping plants was 46.6% (70.6% NPC)<br />and 12.7% for the diesel pumping plants (52.9% NPC). Average fuel wastage for the diesel and electrical<br />pumping plants was 3.9 l diesel per h and 12.1 kWh, respectively. The average electromotor and pump<br />efficiency were 92.4% and 42.2%, respectively, at the sprinkler irrigation pumping plant that did not<br />connect directly to a well. Only the average electromotor efficiency was greater than the NPC. Factors<br />affecting the overall energy efficiency reduction were improper pump or motor size, a worn-out pump or<br />motor, and incorrect installation of a pump or motor.
با توجه به گسترش سیستمهای آبیاری تحت فشار در سالهای اخیر و مصرف انرژی بیشتر در این سیستمها برای تولید فشار مورد نیاز سیستم، در این تحقیق مصرف انرژی، تلفات، و بازده مجموع انرژی درایستگاههای پمپاژ آبیاری بارانی دیزلی و برقی برخی از مزارع استان همدان بررسی شد. برای مقایسه عملکرد ایستگاههای پمپاژ آبیاری بارانی، از معیار پمپاژ نبراسکا استفاده شد. نتایج اندازهگیریها در 17 مزرعه نشان داد که متوسط بازده مجموع انرژی در ایستگاههای پمپاژ برقی 6/46 درصد (6/70 درصد معیار نبراسکا) و در ایستگاههای دیزلی 7/12 درصد (9/52 درصد معیار نبراسکا) بود. میانگین مصرف سوخت اضافی در مزارع دارای ایستگاه دیزلی 9/3 لیتر گازوئیل در ساعت و در ایستگاه پمپاژ برقی 1/12 کیلو وات- ساعت بود. متوسط بازده الکتروموتور و پمپها در ایستگاههای پمپاژ آبیاری بارانی که مستقیم به چاه وصل نیستند به ترتیب 4/92 و 2/42 درصد به دست آمد که بازده الکتروموتورها بالاتر از معیار نبراسکا بود. از عوامل مؤثر بر کاهش بازده مجموع مصرف انرژی را میتوان استفاده نکردن از پمپ یا موتور با ظرفیت مناسب، استهلاک موتور و پمپ، و نصب نادرست تجهیزات ایستگاه پمپاژ دانست.
https://fooder.areeo.ac.ir/article_100426_7db3c3bb1d11c6c90ba42c470961bc5a.pdf
مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
11
4
2011
02
20
Systems Dynamics Model to Assess Irrigation Networks
توسعة مدل بهسازی شبکههای آبیاری با رویکرد دینامیک سیستم ها
35
56
100428
FA
مهسا
واعظ تهرانی
دانشجوی دکتری دانشگاه تربیت مدرس
محمدجواد
منعم
دانشیار گروه مهندسی سازههای آبی دانشگاه تربیت مدرس
علی
باقری
استادیار گروه مهندسی سازههای آبی دانشگاه تربیت مدرس
Journal Article
2009
12
30
An assessment of irrigation networks shows that their utility is less than expected because of poor design<br />and operation, lack of sufficient maintenance and poor management. Poor performance of irrigation<br />networks is partly because of old components that require rehabilitation. Rehabilitation of irrigation<br />systems are done case-by-case, which lacks integration and a systemic approach and has not led to<br />appreciable improvement. The involvement of so many components in irrigation rehabilitation and their<br />complex interactive relation on system performance requires a system dynamics approach. Simulation<br />techniques must be explored that represent complex dynamic systems in a realistic way. System dynamics,<br />a feedback-based object-oriented simulation approach, was used to model the rehabilitation of irrigation<br />networks. The ease of model modification in response to changes in the system and the ability to perform<br />sensitivity analysis make this approach attractive for modeling the rehabilitation. In this paper, the<br />proposed approach was applied to rehabilitate irrigation networks where the main elements affecting the<br />network utility were efficiency, adequacy, equity, flexibility and stability in water delivery. Several<br />rehabilitation scenarios were considered and their effects on the performance element (efficiency) were<br />investigated. The long-term impact of the system utility was determined using system dynamics modeling<br />and the appropriate policies were selected. The Qazvin Irrigation Network was selected as a case study.<br />The three scenarios for network rehabilitation were fixing the area under cultivation, decreasing drawdown of groundwater and increasing investment in rehabilitation projects. The effect of the scenarios on the<br />efficiency of the system was calculated and the final impact on the system utility was determined. The<br />results showed that all three scenarios improved system utility, however, fixing the area under cultivation<br />showed the best improvement.
قدمت اغلب شبکههای آبیاری دنیا ضرورت توجه به بهسازی آنها را ایجاب میکند. ارزیابی سیستمهای متداول آبیاری نشان میدهد که مطلوبیت اغلب آنها به علت نقص در طراحی و اجرا، نگهداری نشدن، تعمیرات نامناسب، و فقدان مدیریت شایسته پایینتر از حد انتظار است. پیچیدگی مسئلة بهسازی شبکههای آبیاری نیازمند تصمیمگیریهای همهجانبه و آیندهنگر است. یکی از ابزارهای مدیریتی برای این منظور علم دینامیک سیستمها<em>(System Dynamics)</em> است. به کمک این علم پیامدهای تصمیمگیریها آشکار و یادگیری رفتار سیستمها در شرایط فعلی و آینده تسریع و تسهیل میشود. هدف از این پژوهش، ارائه روشی نو و مؤثر با توسعه مدلی برای بهسازی شبکههای آبیاری با رویکرد دینامیک سیستمهاست. شناخت بهتر شبکههای آبیاری و آزمایش سیاستهای بهرهبرداری مورد نظر تحت سناریوهای متفاوت و تعیین سیاست مناسب در تأمین نیازهای اساسی شبکهها از مهمترین اهداف ساخت مدل است. در این مدل، شرایط مختلف برای بهسازی شبکهها با افزایش کفایت، راندمان، عدالت و پایداری، که میتواند منجر به افزایش تأمین آب و سطح زیرکشت شود مورد آزمون قرار میگیرد. با استفاده از رویکرد سیستمی در بهسازی شبکهها میتوان با توجه به تأثیرات دراز مدت آنها در آینده سیاستهای مناسب را اتخاذ کرد. برای نشان دادن کارایی مدل تهیه شده، شبکة آبیاری قزوین به عنوان مطالعه موردی انتخاب شد و با استفاده از رویکرد دینامیک سیستمها تأثیر بهبود راندمان شبکه در اثر بهسازی در سه گزینه مختلف شامل ثابت نگه داشتن سطح زیرکشت، کاهش برداشت از آب زیرزمینی، و سرمایهگذاری در جهت اجرای طرحهای بهسازی بر مطلوبیت سیستم مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان میدهد که هر سه گزینه موجب بهبود مطلوبیت سیستم میشوند اما این بهبود در گزینة ثابت نگه داشتن سطح زیر کشت از همه بیشتر است.
https://fooder.areeo.ac.ir/article_100428_2bd7d69c4208e594918e075ad38d1908.pdf
مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
11
4
2011
02
20
Assessment of Physical, Chemical and Mechanical
Properties of Nectarines
بررسی و تعیین خواص فیزیکی، شیمیایی و مکانیکی میوه شلیل
57
66
100430
FA
محمد
جوکی
کارشناس ارشد علوم و صنایع غذایی دانشکده پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
نعیمه
خزایی
کارشناس ارشد علوم و صنایع غذایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سبزوار
Journal Article
2009
11
19
It is essential obtain adequate data on the physical and mechanical properties of a crop to reduce crop loss<br />and maintain the quality of crops at and after harvest and to design and optimize machines for post-harvest<br />processing. In this investigation, the physical and mechanical properties of nectarines (var. Independence)<br />from the Takestan region of Qazvin province were studied. The largest diameter (61 mm); mean diameter<br />(59 mm); smallest diameter (57 mm); mass (97.74 g); volume (1123.17 cm); density (0.99 g/N); geometric<br />mean diameter (59.10 mm); surface area (102/30 cm2); and sphericity coefficient (97%). The chemical<br />properties showed acidity for Independence nectarines to be 1.3% and sugar to be 11%, making it tart. The<br />coefficient of friction for multi-layer materials (wood, aluminum, galvanized sheet metal) showed a static<br />friction coefficient varying from 0.321 for an aluminum surface to 0.389 for a wood surface layer. In<br />addition, the break force was 58.9 N, deformation was 10 mm, and fracture energy at break point 0.3 J and<br />1.34 kJm-3.
برای کاهش تلفات و حفظ کیفیت محصولات کشاورزی در هنگام برداشت و پس از برداشت و به منظور طراحی و بهینهسازی ماشینهای پس از برداشت نیاز به اطلاعات کافی از خواص فیزیکی و مکانیکی آنها است. در این تحقیق برخی خصوصیات فیزیکی و مکانیکی میوة شلیل رقم ایندیپندنس (<em>Independence</em>) ناحیة تاکستان در استان قزوین بررسی شد. مقادیر قطر بزرگ، قطر متوسط، قطر کوچک، جرم، حجم، وزن مخصوص، قطر میانگین هندسی، مساحت سطح و ضریب کرویت به ترتیب برابر با 61 میلیمتر، 59 میلیمتر، 57 میلیمتر، 74/97 گرم، 17/123 سانتیمتر مکعب، 99/0 گرم بر نیوتن و10/59 میلیمتر، 30/102 سانتیمتر مربع، و 97 درصد بهدست آمد. از لحاظ ویژگیهای شیمیایی، شلیل رقم ایندیپندنس ترش مزه است و اسیدیته و قند آن برابر با 11 درصد براورده شده است. نتایج مطالعةضریباصطکاک این میوهرویبرخیموادمانند چوبچندلایه،ورقگالوانیزهوآلومینیم نشاندادکه اینضریباز321/0(رویسطحآلومینیم)تا 389/0 (رویسطح چوبچندلایه)متغیراست. علاوهبرآننیرویشکست،تغییرشکل،انرژیشکست،وچغرمگی درنقطةشکستبرایمیوه شلیل بهترتیببرابربا9/58 نیوتن،10 میلیمتر،3/0 ژولو 34/1 کیلوژول بر مترمکعب تعیینشد.
https://fooder.areeo.ac.ir/article_100430_5deb31acec930eb1aade811cdda7cafe.pdf
مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
11
4
2011
02
20
Effect of Storage Temperature on Mechanical
Properties of Pistachio Kernels
بررسی اثر دمای نگهداری روی برخی از خصوصیات مکانیکی مغز پسته
67
76
100432
FA
معصومه
علی بابا
دانشجوی کارشناسی ارشد
احمد
غضنفری مقدم
دانشیار گروه مکانیک ماشینهای کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان
علی
رجبی پور
دانشیار گروه مهندسی و فناوری دانشکده پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
Journal Article
2009
10
27
After harvesting, pistachio nuts are generally kept in storage before being exported. During handling, the<br />nuts are exposed to external forces that cause mechanical damage to them. The increase of the mechanical<br />damage is a function of storage conditions, especially temperature. This research investigated the effect of<br />storage temperature (25, 5, -5, -15°C), on the mechanical properties of pistachio kernels. The kernels were<br />kept at the four storage temperatures for three months. Durability, impact, compression and comminution<br />tests were then performed on the kernels. The statistical analysis of the data indicated that the negative<br />temperatures had lower durability damage, but caused the kernels to become brittle, which increased<br />impact damage. In the compression test, the modulus of elasticity of the kernels at 25, 5, -5, -15°C were<br />64.17, 63.11, 37.70 and 26.56 MPa, respectively. This also indicated that the power required to cause<br />biological yield in the kernels increased as storage temperature increased. The comminution test showed<br />little difference in the distribution of broken kernels on different sieves.
دانة پسته پس از انبارداری در حین حمل و نقل تحت تأثیر نیروهای مختلفی قرار میگیرد و صدمات مکانیکی مختلفی از جمله شکستگی، ترک خوردگی، و خراشیدگی در مغز آنها به وجود میآید. خصوصیات مکانیکی مغز پسته در شدت صدمات وارده به آن مؤثرند و این خصوصیات خود تابع شرایط نگهداری پسته در انبار خواهد بود. در این پژوهش، اثر چهار دمای 25، 5، 5- و 15- درجة سانتیگراد بر خصوصیات مکانیکی مغز پسته بررسی شد. در آزمایشهای انجام شده برای هر دما، دانةهای پسته در کیسههای پلاستیکی به مدت سه ماه در انبار نگهداری شد و سپس تحت آزمونهای ماندگاری، ضربه، فشار، و خردشدگی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل نتایج نشان دادند که دماهای زیر صفر درجة سانتیگراد باعث حفظ پوستة سطحی مغز پسته میشوند و از صدمات ماندگاری آن میکاهند، ولی این دماها باعث ترد شدن مغز گشته و شکنندگی آن را افزایش میدهند. در آزمایشهای فشار، مدول الاستیسیته برای تیمارهای ذکر شده به ترتیب 17/64، 11/63، 70/37 و 56/26 مگا پاسکال به دست آمد و توان لازم برای ایجاد تسلیم بیولوژیکی با افزایش دمای نگهداری افزایش یافت. آزمون خردشدگی تفاوت چندانی بین توزیع پراکندگی ذرات خرد شده روی الکهای مختلف نشان نداد.
https://fooder.areeo.ac.ir/article_100432_2d2adbf25aa52e2a92f6ca7bfd1260f7.pdf
مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
11
4
2011
02
20
Equipping a Conventional Vacuum Row Planter with
Disk Coulters for a No-Till System
منضم نمودن یک ردیفکار خلائی به پیشبر دیسکی جهت کاشت ذرت در سامانه بیخاکورزی
77
90
100435
FA
اورنگ
تاکی
استادیار بخش تحقیقات فنی و مهندسی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان
اردشیر
اسدی
پژوهشگر بخش تحقیقات فنی و مهندسی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان
ارژنگ
جوادی
دانشیار پژوهش مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کرج
Journal Article
2010
01
23
The high cost of direct planters is a limitation in the development of no-till planting for row crops.<br />Attaching appropriate coulters to conventional row crop planters can adapt existing tilled soil planters for a<br />no-till system. In this study, two types of commonly-used disk coulters for no-till planters (plain and fluted<br />(waved) were tested for installation at the front of a common vacuum planter with runner openers. The<br />performance of the coulters was first compared under different vertical loads and forward speeds and for<br />two soil moisture contents (dry and moist). The results showed that the plain coulters cut the residues, but<br />could not produce a strip of fine soil wide enough for the runner openers at an appropriate depth. However,<br />the fluted coulter in dry soil cut the residues properly as well as loosening a strip of soil 25-34 mm wide to<br />a depth of 24-40 mm. Thus, in dry soil at a forward speed of less than 1.35 m/s, applying a vertical load<br />equal to one-fourth the weight of a conventional vacuum row planter on a fluted coulter created a 31 mm<br />wide strip of fine soil to a depth of 35 mm. The installation of four fluted coulters on the tool bar of a four<br />row vacuum planter (in front of each planting unit) sufficiently distributed the machine weight on the drive<br />wheels and coulters to create the vertical load required for both soil-wheel contact and penetration of the<br />coulters into hard soil. This allowed adequate uniform placement of seeds at the desired depth. Maintaining<br />a forward speed of 1.35 m/s guaranteed 95% soil coverage for an emergence rate of 83%. In moist soil, the<br />fluted soil threw the soil outside the planting strip and, thus, is not recommended.
بهای اولیة ردیفکارهای مخصوص در سامانه بیخاکورزی، که بالاست، در توسعة این روش محدودیت ایجاد میکند. از این رو نصب پیشبر در جلو واحدهای کاشت ردیفکارهای مرسوم میتواند راه حلی برای استفاده از امکانات موجود جهت کشت محصولات ردیفی در این روش باشد. در این تحقیق، دو نوع پیشبر دیسکی، لبه صاف و لبه مواج، برای نصب روی یک نوع ردیفکار خلائی مجهز به شیار بازکن کفشکی رایج در ایران در نظر گرفته شد. در ارزیابی اولیه، عملکرد این دو نوع پیشبر تحت بارهای عمودی مختلف، در سرعتهای پیشروی متفاوت، و در شرایط متفاوت رطوبتی خاک مقایسه شدند. نتایج اولیه نشان داد که پیشبر لبهصاف اگر چه بقایا را به نحو مطلوب برش میدهد اما نمیتواند نواری از خاک نرم را برای آسان کردن نفوذ شیار بازکنهای کفشکی ماشین کاشت در خاک ایجاد کند. در عوض، پیشبرلبه مواج ضمن برش مطلوب بقایا، میتواند شیاری از خاک نرم را به با عرض 34-25 و به عمق 40-24 میلیمتر در خاک خشک به وجود آورد. این ارزیابی نشان داد که با اعمال وزنی معادل یکچهارم وزن قسمت جلو ردیف کارهای خلائی مرسوم روی پیشبر لبه مواج و در صورتی که سرعت پیشروی از 35/1 متر بر ثانیه تجاوز نکند، میتوان نواری از خاک نرم به عرض 31 و عمق 35 میلیمتر را در خاک خشک به دست آورد. با نصب چهار پیشبر دیسکی لبه مواج در جلو واحدهای کاشت ردیفکار، مشخص شد که توزیع وزن ماشین روی پیشبرها و چرخهای محرک موزعها به گونهای است که با حفظ درگیری کامل چرخها با زمین، بذر به نحو مطلوب ریزش میکند و حرکت شیار بازکنها در نوار خاک نرم حاصل از کار پیشبرها میتواند بذر را در عمق مناسب به صورت یکنواختی قرار دهد. با حفظ سرعت پیشروی تا حدود 35/1 متر بر ثانیه، پوشش دادن بذرها به میزان 95 درصد عملی میشود و میتوان به درصد سبزی تا 83 درصد نیز دست یافت. استفاده از این پیشبر در رطو بتهای بالای خاک، به دلیل پرتاب شدن خاک کنده شده به اطراف، توصیه نمیشود.
https://fooder.areeo.ac.ir/article_100435_aa4eb06d150856a3fe6d718e6f65d4dc.pdf
مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی
تحقیقات مهندسی صنایع غذایی
2645-4513
11
4
2011
02
20
Effect of Moisture on the Physical Properties of Almond Kernels
اثر رطوبت بر خواص فیزیکی مغز بادام
91
102
100436
FA
مسعود
زابلستانی
استادیار بخش فنی و مهندسی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان شرقی
احمد
طباطبایی فر
استاد دانشکده مهندسی فناوری و کشاورزی دانشگاه تهران
Journal Article
2010
02
17
This research was conducted with two varieties of almond kernel (thin shell and semi stone shell) for five<br />moisture levels (5%, 10%, 15%, 20%, 25% d.b.) with five replications using completely randomized base<br />factorial design. The results showed increases with increasing moisture content from 5% to 25% for the<br />thin shell almond for the following variables: true density (851.12 to 1138.94 Kg/m3); porosity (35.69 to<br />54.45%), terminal velocity (4.81 to 6.18 m/s); static friction coefficient on Plexiglas (0.471 to 0.591); static<br />friction coefficient on galvanized iron (0.417 to 0.552); projected area (1.45 to 1.67 m2); repose angle<br />(18.26° to 27.59°). Corresponding values for the semi stone shell almond were: true density (897.18 to<br />1123.84 Kg/ m3); porosity (32.09 to 47.22%); terminal velocity (5.35 to 6.53 m/s); static friction coefficient<br />on Plexiglas (0.368 to 0.458); static friction coefficient on galvanized iron (0.356 to 0.447); projected area<br />(1.36 to 1.53 m2); repose angle (16.33° to 22.45°). The results also showed that bulk density decreased as<br />moisture content increased from 5% to 25% for the thin shell (547.26 to 518.76) and semi stone shell (609<br />to 592.94 Kg/m3).
در این تحقیق تأثیر میزان رطوبت بر خواص فیزیکی مغز دو رقم بادام (کاغذی و نیمه سنگی) در پنج سطح رطوبتی (5، 10، 15، 20، و 25 درصد) بر پایه وزن خشک و هر یک با پنج تکرار با استفاده از آزمون فاکتوریل با طرح پایه کاملاً تصادفی بررسی شد. نتایج نشان میدهد که با افزایش میزان رطوبت از 5 به 25 درصد بر پایه وزن خشک، چگالی حقیقی در رقم کاغذی از 12/851 به 94/1138 کیلوگرم بر متر مکعب، خلل و فرج از 69/35 به 45/54 درصد، سرعت حد از 81/4 به 18/6 متر بر ثانیه، ضریب اصطکاک استاتیکی از 471/0 به 591/0 روی سطحی از جنس پلکسی گلاس و از 417/0 به 552/0 روی سطحی از جنس آهن گالوانیزه، مساحت سطح تصویر شده از 45/1 به 67/1 مترمربع، زاویة قرارگیری از 26/18 به 59/27 درجه افزایش مییابد. برای رقم نیمه سنگی، مقادیر مشابه به ترتیب به این شرح است: از 18/897 به 84/1123کیلوگرم بر متر مکعب، از 09/32 به 22/47 درصد، از35/5 به 53/6 متر بر ثانیه، از 368/0 به 458/0 و از 356/0 به 447/0 ، از 36/1 به 53/1 مترمربع، و از 33/16 به 45/22 درجه. نتایج همچنین نشان میدهد که چگالی ظاهری با افزایش میزان رطوبت از 5 به 25 درصد بر پایة وزن خشک کاهش مییابد؛ مقدار کاهش چگالی ظاهری، در رقم کاغذی از 26/547 به 76/518 و در رقم نیمه سنگی از 609 به 94/592 کیلوگرم بر متر مکعب است. <br />
https://fooder.areeo.ac.ir/article_100436_491e25e47a63f01e216516e67b1c9dbb.pdf