بسته بندی
مرضیه رسولی؛ زهرا بیگ محمدی؛ محمد حسین عزیزی
چکیده
پلاستیسایزرهای موجود در مادۀ بستهبندی پلاستیکی، از جمله استرهای ترفتالات، بالقوه طی نگهداری به مادۀ غذایی مهاجرت میکنند و مشکلاتی را در ایمنی و کیفیت حسی مواد غذایی به وجود می آورند. در این تحقیق، میزان مهاجرت کلی پلیاتیلن ترفتالات از بطری PET به درون نوشیدنی مالت گازدار در دماهای 5، 20 و 40 درجه سلسیوس طی 30 روز نگهداری در ...
بیشتر
پلاستیسایزرهای موجود در مادۀ بستهبندی پلاستیکی، از جمله استرهای ترفتالات، بالقوه طی نگهداری به مادۀ غذایی مهاجرت میکنند و مشکلاتی را در ایمنی و کیفیت حسی مواد غذایی به وجود می آورند. در این تحقیق، میزان مهاجرت کلی پلیاتیلن ترفتالات از بطری PET به درون نوشیدنی مالت گازدار در دماهای 5، 20 و 40 درجه سلسیوس طی 30 روز نگهداری در مادۀ شبیهساز غذایی اسیدی (اسید استیک 3 درصد) بررسی گردید. میزان مهاجرت کلی در روزهای 10، 20 و 30 ارزیابی شد. دادههای تجربی با معادلۀ آرنیوس برازش و انرژی فعالسازی در دماهای 5، 20 و 40 درجه سلسیوس بررسی گردید. نتایج بررسی ها نشان داد که روند مهاجرت با گذشت زمان و افزایش دما افزایش مییابد. تغییر دمای نگهداری از 5 به 15 و بعد از آن افزایش دما به 40 درجه سلسیوس تأثیر زیادی در افزایش ضریب نفوذ جزء مهاجرت کننده دارد. میزان مهاجرت در دمای 5 درجه سلسیوس بسیار کم و برابر 1.50 میلیگرم بر دسیمتر مربع طی نگهداری در دمای 25، 40 درجه سلسیوس و میزان انتشار اجزای مهاجرت کننده به ترتیب 2.66 و 4 میلیگرم بر دسیمتر مربع گزارش شد (p<0.05). دادههای به دست آمده از نتایج تجربی با نتایج معادلۀ آرنیوس برازش مناسبی داشت و این مدل وابستگی ضریب نفوذ با دما را بهطور مناسبی توضیح داد. افزایش معنادار انرژی فعالسازی با افزایش دما (5 به 45 درجه سلسیوس) از 3.27 به 5.61 ژول بر مول مشاهده شد (p<0.05). بررسی مهاجرت فلزات سنگین در شرایط سختگیرانۀ آزمایش (40 درجه سلسیوس طی 30 روز نگهداری) نشان داد که میزان مهاجرت فلزات (کروم، سرب، آرسنیک، جیوه و کادمیم) کمتر از حد استاندارد تعیین شده توسط استاندارد اروپایی است. از آنجاییکه دمای یخچالی دمای معمول نگهداری نوشیدنی مالت گازدار است، با توجه به دادههای به دست آمده میتوان ظروف PET را بستهبندی ایمن برای نوشیدنی مالت گازدار در نظر گرفت.
صنایع غذایی
زهرا بیگ محمدی؛ مژده برکتی؛ هدی شهیری طبرستانی
چکیده
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر صمغ کربوکسی متیل سلولز و نشاسته سیبزمینی به عنوان هیدروکلوئیدهای پلیساکاریدی جایگزین چربی در بهبود کیفیت مرغبرگر کمچرب است تا بتوان بدون افزایش درصد چربی و رعایت محدودۀ استاندارد ملی، محصولی با خصوصیات حسی، فیزیکی و شیمیایی مشابه فرآوردۀ گوشتی پرچرب تولید کرد. در این پژوهش فرمولاسیونهای مختلف ...
بیشتر
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر صمغ کربوکسی متیل سلولز و نشاسته سیبزمینی به عنوان هیدروکلوئیدهای پلیساکاریدی جایگزین چربی در بهبود کیفیت مرغبرگر کمچرب است تا بتوان بدون افزایش درصد چربی و رعایت محدودۀ استاندارد ملی، محصولی با خصوصیات حسی، فیزیکی و شیمیایی مشابه فرآوردۀ گوشتی پرچرب تولید کرد. در این پژوهش فرمولاسیونهای مختلف مرغبرگر کمچرب محتوی ترکیب کربوکسی متیل سلولز (1.5 درصد) و نشاستۀ سیبزمینی (1.5 درصد) و هر یک به تنهایی (به میزان 3 درصد) به عنوان هیدروکلوئیدهای پلیساکاریدی جایگزین چربی تولید و با نمونۀ شاهد برگرفته از فرمول اصلی مرغ برگر در استاندارد ملی ایران به لحاظ ویژگیهای شیمیایی و بافت مقایسه شدند. نتایج بهدستآمده از آزمونهای شیمیایی بیانگر آن است که نمونههای حاوی کربوکسی متیل سلولز و نشاسته، بههنگام پخت رطوبت را بهتر در خود نگه میدارند و رطوبت کمتری از دست میدهند. با توجه به ماهیت غیرچرب مواد افزوده شده، افزایش میزان چربی مشاهده نگردید. بر اساس نتایج بافتسنجی، در پارامترهای مورد ارزیابی شامل سفتی، پیوستگی و قابلیت جویدن و سایر شاخصها مانند قابلیت نگهداری آب، قابلیت نگهداری چربی، بازده پخت، افت پخت و آبدار بودن، نسبت به نمونه شاهد، بهبود معنیداری دیده میشود (0.05>p) و فرمولاسیون حاوی ترکیب کربوکسی متیل سلولز (1.5 درصد) و نشاستۀ سیبزمینی (1.5 درصد) مطلوبترین فرمولاسیون پیشنهاد شده است. نتایج ارزیابی حسی نشان میدهد که افزودن هیدروکلوئیدها تأثیر قابل تشخیصی بر بو، طعم و رنگ نمونهها ندارد اما به طور معنیداری بر پذیرش کلی و میزان آبدار بودن آنها مؤثر است.