نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان
چکیده
شدت بالای تبخیر از سطح خاک به علت درجه حرارت بالای محیط و پایین بودن رطوبت نسبی هوا، فقیر بودن خاک از نظر مواد آلی و ناپایداری ساختمان خاک از شاخصههای مناطق خشک و نیمه خشک ایران محسوب میگردد. به نظر میرسد در یک مدیریت منطقهای حفظ و نگهداری بقایای گیاهی با عملیات خاکورزی در صورت عدم تأثیر منفی بر عملکرد محصول میتواند به مثابه روشی در بهبود شرایط اشاره شده مؤثر باشد. به همین منظور برای تناوب زراعی یکساله جو-ذرت (دو محصول زراعی در یکسال) 4 مدیریت بقایایگیاهی ایستاده جو شامل: سوزاندن، مدفونکردن، مخلوطکردن و نگهداری در سطح خاک در قالب 4 تیمار خاکورزی روی تعدادی از شاخصهای گیاهی ذرت و خاک مورد آزمون قرارگرفتند. آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و در 3 تکرار از سال1380 به مدت 4 سال زراعی در ایستگاه تحقیقاتی کبوترآباد اصفهان در خاک با بافت لوم رسی سیلتی انجام گرفت. عملیات خاکورزی برای محصول جو در هر سال به روش مرسوم وتیمارهایمدیریت بقایای گیاهی(خاکورزی) در ذرت در کرتهای ثابت اعمال شدند. کاشت در تیمارهای خاکورزی شده با ردیفکار مرسوم و در تیمار بیخاکورزی با ماشین کاشت مخصوص این سیستم انجام شد. نتایج سال اول آزمایش نشاندهنده کاهش عملکرد ذرت در تیمار حفظ بقایای گیاهی جو در سطح خاک (بیخاکورزی) نسبت به روشهای دیگر بود. از آنجایی که عدم دستیابی به تعدادمطلوب بوته در واحد سطح به دلیل عدم تماس کافی بذر با خاک علت این کاهش عملکرد شناخته شد، در سالهای بعد با تأمین تماس بیشتر بذر با خاک دستیابی به تعداد مطلوب بوته در واحد سطح امکانپذیرگردید. این امر باعث شد که در سالهای دوم به بعد تفاوت معنیداری در عملکرد محصول و شاخصهای استقرار گیاهی در بین تیمارهای آزمایش مشاهده نگردد. متوسط میزان موادآلی خاک در عمق 10-0 سانتیمتری بعد از 4 سال در روشهای مخلوطکردن، نگهداری در سطح خاک و مدفونکردن بقایا به ترتیب حدود 20، 18، و 13 درصد نسبت به سوزاندن بقایای گیاهی افزایش نشانداد. همچنین جمعیت کرمهای خاکی در تیمار سوزاندن بقایا (خاکورزی مرسوم) به طور معنیداری کمتر از تیمارهای حفظ بقایای گیاهی بود. تفاوت معنیداری در وزن خشک ریشه تا عمق 60 سانتیمتری در بین تیمارهای آزمایش مشاهده نگردید. نتایج چهار ساله آزمایش نشان داد که تولید ذرت علوفهای بعد از جو، به هر دو روش حفظ بقایای جو در سطح (در صورت تأمین تماسکافی بین بذر و خاک) و یا مخلوطکردن بقایای گیاهی با خاک سطحی (کمخاکورزی) بدون تأثیر منفی بر عملکرد محصول امکانپذیر است. بنابراین یک سیستم تلفیقی یکساله شامل ترکیبی از خاکورزی مرسوم برای جو و بیخاکورزی یا کمخاکورزی برای تولید ذرت (بعد از جو)، میتواند به عنوان یک سیستم جایگزین با توجه به افزایش مواد آلی خاک، بهبود فعالیت بیولوژیکی خاک (افزایش جمعیت کرمهای خاکی) برای عملیات خاکورزی مرسوم پیشنهاد گردد.
عنوان مقاله [English]
The Effect of Conventional and Conservation Tillage on Forage Corn Yield in a Barley-Corn Rotation
چکیده [English]
High intensity evaporation from the soil surface due to low air humidity and poor soil structure and organic matter are constraints of agriculture in arid and semi-arid regions of Iran. Regionally, maintaining plant residue with tillage management is one method to improve these conditions. In this study, for a barley-corn rotation, four barley residue management methods for standing stubble (burning, burying, incorporating and leaving on the surface) were compared over four years at Isfahan Kabootar Abad Agricultural Research Station. The experiment was conducted using a randomized complete block design with six treatments and three replications. The tillage treatments for corn (second crop) were applied to the same plot every year and the plots were conventionally plowed every year for the first crop (barley). The first year results showed that no-tillage treatments reduced the yield due to insufficient contact of seed and soil which caused an inadequate number of seedlings per square meter. However, providing better seed-soil contact in subsequent years resulted in no significant difference in the yield of the no-tillage treatment with other treatments. There was also no significant difference in yield and other crop establishment parameters between the other treatments during the four years of the study. Incorporation, leaving the residue on the surface and burying to a depth of 25 cm resulted in 20%, 18%, 13% increases, respectively, in the average organic matter compared with burning after four years of testing. Results also showed that the earthworm population under the conventional method was significantly lower than for the no-till and reduced-till treatments. No significant difference in root dry weight to a depth of 60 cm was observed between treatments. After four years, the results of the study indicated that the forage corn production under no-tillage and reduced tillage had no adverse effect on biomass yield and can be an alternative method to the current tillage method. Therefore, an annual compilation system that combines conventional tillage for barley and reduced tillage for corn production (after barley) is an alternative to reduce soil moisture evaporation in summer, increase soil organic matter and improve soil structure (increase population of earthworms) instead of conventional tillage operations.
کلیدواژهها [English]
- Conservation tillage
- Organic Matter
- Residue management