اورنگ تاکی؛ اردشیر اسدی
چکیده
در ایران نشاکاری پیاز در حال حاضر بهصورت دستی و با نیروی 110–100 نفر- روز در هکتار با استفاده از نشاهای ریشه لخت و با تراکم بسیار زیاد (800-700 هزار بوته در هکتار) در شرایط سخت انجام میگیرد. در این تحقیق، یک ماشین نشاکار نیمهخودکار طراحی، ساخته و ارزیابی شد که قابلیت تامین تراکم مورد نظر کشاورزان مناطق مرکزی ایران را دارد. واحد ...
بیشتر
در ایران نشاکاری پیاز در حال حاضر بهصورت دستی و با نیروی 110–100 نفر- روز در هکتار با استفاده از نشاهای ریشه لخت و با تراکم بسیار زیاد (800-700 هزار بوته در هکتار) در شرایط سخت انجام میگیرد. در این تحقیق، یک ماشین نشاکار نیمهخودکار طراحی، ساخته و ارزیابی شد که قابلیت تامین تراکم مورد نظر کشاورزان مناطق مرکزی ایران را دارد. واحد کارنده این ماشین یک موزع چرخان استوانهای دارد که نشاگذاری در سلولهای آن دستی (با نیروی کارگر) است. این استوانه دوار در بالای لوله سقوط و در صفحه افقی حرکت دورانی دارد و این حرکت را ماشین کشنده تامین میکند. با چرخش استوانه دوار نشاها، بهطور مجزا و منظم از آن خارج و در فاصلههای زمانی مشخص وارد لوله سقوط میشوند. در ادامه، نشاها بر اثر نیروی وزن حرکت میکنند و پس از خروج از لوله سقوط به درون شیاری رها میشوند که شیاربازکن ایجاد کرده است. خاکدهی و استقرار نشاها را چرخهای فشار انتهایی بلافاصله انجام میدهند. در فرآیند طراحی واحد کارنده، انحنای مناسب لوله سقوط و زاویه قرارگیری چرخهای فشار بهگونهای انتخاب شد که ضمن کوچک نگهداشتن عرض واحد کارنده، استقرار نشاهای ریشه لخت نیز در حد مطلوبی تامین شود. از ترکیب 9 واحد کارنده (4 واحد در جلو و 5 واحد در عقب) که روی دو دیرکافزار متصل به یکدیگر سوار میگردند، یک ماشین سوار شونده تراکتوری تشکیل گردید. نتایج ارزیابی شاخصهای عملکردی ماشین نشاکار در یک مزرعه 1000 متر مربعی نشان داد که در این ماشین، امکان نزدیک کردن واحدهای کارنده تا حد 17 سانتیمتر بدون بر هم زدن استقرار نشاهای واحدهای جلوی وجود دارد و واحدهای کارنده روی هر شاسی میتوانند با فاصله 34 سانتیمتر از یکدیگر قرار گیرند که فضای لازم را برای نشستن کارگران در کنار یکدیگر تامین میکند. با این آرایش میتوان استقرار اولیه بیش از 90 درصد نشاها را تضمین کرد. ظرفیت مزرعهای این ماشین با احتساب سرعت 27/0 کیلومتر بر ساعت و راندمان 90 درصد در 8 ساعت کار روزانه تقریبا 3000 متر مربع است که در آن 9 کارگر نشاگذار و 2 کارگر پشتیبانی (برای نشارسانی و ترمیم نشاهای رها شده) شرکت دارند. نتایج تحقیق نشان میدهد که با مجموع 11 کارگر- روز میتوان حدود 3000 متر مربع را با ماشین، نشاکاری کرد که در مقایسه با روش نشاکاری با دست در نیروی کارگری مورد نیاز نزدیک به 63 درصد صرفهجویی میشود.
اورنگ تاکی؛ اردشیر اسدی
چکیده
الگوی کشت پیاز در مناطق عمدة پیازکاری ایران به صورت پخشی (درهم) است و تمامی عملیات زراعی شامل وجین و برداشت با نیروی انسانی انجام میگیرد به طوریکه تنها برای کندن پیاز، چهل کارگر روز در هکتار مورد نیاز خواهد بود. استفاده از ماشینهای عقبسوار تنها در صورتی امکانپذیر است که محل تردد چرخهای تراکتور به اندازه حداقل چهل سانتیمتر ...
بیشتر
الگوی کشت پیاز در مناطق عمدة پیازکاری ایران به صورت پخشی (درهم) است و تمامی عملیات زراعی شامل وجین و برداشت با نیروی انسانی انجام میگیرد به طوریکه تنها برای کندن پیاز، چهل کارگر روز در هکتار مورد نیاز خواهد بود. استفاده از ماشینهای عقبسوار تنها در صورتی امکانپذیر است که محل تردد چرخهای تراکتور به اندازه حداقل چهل سانتیمتر خالی از محصول باشد. این امر به رها شدن 20 درصد مساحت زمین منجر شده و کاهش عملکرد محصول را به دنبال دارد. در تحقیق حاضر، امکان استفاده از ادوات جلوسوار برای کندن و ردیف کردن کل سوخهای نواری معادل عرض اتکای تراکتور یا برای کندن و ردیف کردن سوخهایی که فقط در جلوی چرخها قرار میگیرند، بررسی گردید. تیمارهای مورد ارزیابی شامل نصب یک پیازکن میلهای در جلوی تراکتور و اضافه کردن ضمایمی برای کنار زدن سوخهای قرار گرفته در جلوی چرخهای تراکتورو نصب پیازکن میلهای در عقب تراکتور به همراه استفاده از ادوات جویچهکن (برگرداندار یا بشقابی) در جلوی تراکتور برای برداشت و کنارریزی محصول از محل عبور چرخهای تراکتور بود. اثر تیمارها بر افت کمی و کیفی محصول در مزرعه کاشته شده با الگوی پخشی در دو حالت سرزنی شده و سرزنی نشده مقایسه شد. بررسیهای اولیه روی کارایی پیازکن میلهای نشان میدهد که در حالت جلوسوار، غیریکنواختی عمق کار به علت فقدان سامانة کنترل خودکار کشش در جلوی تراکتور در مقایسه با حالت عقبسوار، بیشتر است و احتمال وارد آمدن صدمات مکانیکی به سوخها را افزایش میدهد. در این حالت، درصد سوخهایی که آسیبهای مکانیکی سطحی به آنها وارد میشود در حدود 8 درصد کل محصول برآورد شد. عدم فرمانپذیری مطلوب تراکتور و لغزش بالای چرخهای آن نیز از دیگر مشکلات استفاده از ماشین در حالت جلوسوار است. بنابراین، نصب پیازکن در عقب تراکتور و استفاده از دو عامل خاکورز در جلوی چرخهای تراکتور برای کندن و ردیف کردن سوخهای قرار گرفته در جلوی چرخها تنها راه عملی در نظر گرفته شد. در این ترکیب، تأمین یکنواختی عمق کار جویچهکنها، که به صورت جلوسوار به تراکتور متصل میشوند، بدون وجود سامانة کنترل خودکار عمق برای نوع برگرداندار بسیار دشوار است و راننده به دفعات مجبور به تغییر وضعیت اهرم هیدرولیک برای برقراری یکنواختی در عمق کار کنارزن خواهد بود. در استفاده از این نوع کنارزن ضرورت وجود چنین سامانهای اجتنابناپذیر است. کنارزن نوع بشقابی بدون نیاز به سامانة کنترل خودکار هیدرولیکی قابلیت کار در عمق یکنواخت را داراست و فرمانپذیری و لغزش چرخهای تراکتور را نیز در حد قابل قبول تأمین میکند. مقایسة این دو نوع کنارزن در برداشت محصول نشان میدهد که از نظر سهولت کاربری و آسیبهای سطحی وارد بر سوخها نیز نوع بشقابی بر نوع برگرداندار برتری دارد، اما لبة برنده آن در محل ورود به خاک حدود 4 درصد از سوخها را در الگوی پخشی برش میدهد. در صورت تغییر الگوی کشت از پخشی به خطی متراکم، میتوان با استفاده از جویچهکن بشقابی سوخهای محل عبور چرخها را کند و به نوار بین آنها هدایت کرد.
اردشیر اسدی؛ مجتبی یحیی آبادی؛ اورنگ تاکی
چکیده
شدت بالای تبخیر از سطح خاک به علت درجه حرارت بالای محیط و پایین بودن رطوبت نسبی هوا، فقیر بودن خاک از نظر مواد آلی و ناپایداری ساختمان خاک از شاخصههای مناطق خشک و نیمه خشک ایران محسوب میگردد. به نظر میرسد در یک مدیریت منطقهای حفظ و نگهداری بقایای گیاهی با عملیات خاکورزی در صورت عدم تأثیر منفی بر عملکرد محصول میتواند ...
بیشتر
شدت بالای تبخیر از سطح خاک به علت درجه حرارت بالای محیط و پایین بودن رطوبت نسبی هوا، فقیر بودن خاک از نظر مواد آلی و ناپایداری ساختمان خاک از شاخصههای مناطق خشک و نیمه خشک ایران محسوب میگردد. به نظر میرسد در یک مدیریت منطقهای حفظ و نگهداری بقایای گیاهی با عملیات خاکورزی در صورت عدم تأثیر منفی بر عملکرد محصول میتواند به مثابه روشی در بهبود شرایط اشاره شده مؤثر باشد. به همین منظور برای تناوب زراعی یکساله جو-ذرت (دو محصول زراعی در یکسال) 4 مدیریت بقایایگیاهی ایستاده جو شامل: سوزاندن، مدفونکردن، مخلوطکردن و نگهداری در سطح خاک در قالب 4 تیمار خاکورزی روی تعدادی از شاخصهای گیاهی ذرت و خاک مورد آزمون قرارگرفتند. آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و در 3 تکرار از سال1380 به مدت 4 سال زراعی در ایستگاه تحقیقاتی کبوترآباد اصفهان در خاک با بافت لوم رسی سیلتی انجام گرفت. عملیات خاکورزی برای محصول جو در هر سال به روش مرسوم وتیمارهایمدیریت بقایای گیاهی(خاکورزی) در ذرت در کرتهای ثابت اعمال شدند. کاشت در تیمارهای خاکورزی شده با ردیفکار مرسوم و در تیمار بیخاکورزی با ماشین کاشت مخصوص این سیستم انجام شد. نتایج سال اول آزمایش نشاندهنده کاهش عملکرد ذرت در تیمار حفظ بقایای گیاهی جو در سطح خاک (بیخاکورزی) نسبت به روشهای دیگر بود. از آنجایی که عدم دستیابی به تعدادمطلوب بوته در واحد سطح به دلیل عدم تماس کافی بذر با خاک علت این کاهش عملکرد شناخته شد، در سالهای بعد با تأمین تماس بیشتر بذر با خاک دستیابی به تعداد مطلوب بوته در واحد سطح امکانپذیرگردید. این امر باعث شد که در سالهای دوم به بعد تفاوت معنیداری در عملکرد محصول و شاخصهای استقرار گیاهی در بین تیمارهای آزمایش مشاهده نگردد. متوسط میزان موادآلی خاک در عمق 10-0 سانتیمتری بعد از 4 سال در روشهای مخلوطکردن، نگهداری در سطح خاک و مدفونکردن بقایا به ترتیب حدود 20، 18، و 13 درصد نسبت به سوزاندن بقایای گیاهی افزایش نشانداد. همچنین جمعیت کرمهای خاکی در تیمار سوزاندن بقایا (خاکورزی مرسوم) به طور معنیداری کمتر از تیمارهای حفظ بقایای گیاهی بود. تفاوت معنیداری در وزن خشک ریشه تا عمق 60 سانتیمتری در بین تیمارهای آزمایش مشاهده نگردید. نتایج چهار ساله آزمایش نشان داد که تولید ذرت علوفهای بعد از جو، به هر دو روش حفظ بقایای جو در سطح (در صورت تأمین تماسکافی بین بذر و خاک) و یا مخلوطکردن بقایای گیاهی با خاک سطحی (کمخاکورزی) بدون تأثیر منفی بر عملکرد محصول امکانپذیر است. بنابراین یک سیستم تلفیقی یکساله شامل ترکیبی از خاکورزی مرسوم برای جو و بیخاکورزی یا کمخاکورزی برای تولید ذرت (بعد از جو)، میتواند به عنوان یک سیستم جایگزین با توجه به افزایش مواد آلی خاک، بهبود فعالیت بیولوژیکی خاک (افزایش جمعیت کرمهای خاکی) برای عملیات خاکورزی مرسوم پیشنهاد گردد.
اورنگ تاکی؛ اردشیر اسدی؛ ارژنگ جوادی
دوره 11، شماره 4 ، اسفند 1389، ، صفحه 77-90
چکیده
بهای اولیة ردیفکارهای مخصوص در سامانه بیخاکورزی، که بالاست، در توسعة این روش محدودیت ایجاد میکند. از این رو نصب پیشبر در جلو واحدهای کاشت ردیفکارهای مرسوم میتواند راه حلی برای استفاده از امکانات موجود جهت کشت محصولات ردیفی در این روش باشد. در این تحقیق، دو نوع پیشبر دیسکی، لبه صاف و لبه مواج، برای نصب ...
بیشتر
بهای اولیة ردیفکارهای مخصوص در سامانه بیخاکورزی، که بالاست، در توسعة این روش محدودیت ایجاد میکند. از این رو نصب پیشبر در جلو واحدهای کاشت ردیفکارهای مرسوم میتواند راه حلی برای استفاده از امکانات موجود جهت کشت محصولات ردیفی در این روش باشد. در این تحقیق، دو نوع پیشبر دیسکی، لبه صاف و لبه مواج، برای نصب روی یک نوع ردیفکار خلائی مجهز به شیار بازکن کفشکی رایج در ایران در نظر گرفته شد. در ارزیابی اولیه، عملکرد این دو نوع پیشبر تحت بارهای عمودی مختلف، در سرعتهای پیشروی متفاوت، و در شرایط متفاوت رطوبتی خاک مقایسه شدند. نتایج اولیه نشان داد که پیشبر لبهصاف اگر چه بقایا را به نحو مطلوب برش میدهد اما نمیتواند نواری از خاک نرم را برای آسان کردن نفوذ شیار بازکنهای کفشکی ماشین کاشت در خاک ایجاد کند. در عوض، پیشبرلبه مواج ضمن برش مطلوب بقایا، میتواند شیاری از خاک نرم را به با عرض 34-25 و به عمق 40-24 میلیمتر در خاک خشک به وجود آورد. این ارزیابی نشان داد که با اعمال وزنی معادل یکچهارم وزن قسمت جلو ردیف کارهای خلائی مرسوم روی پیشبر لبه مواج و در صورتی که سرعت پیشروی از 35/1 متر بر ثانیه تجاوز نکند، میتوان نواری از خاک نرم به عرض 31 و عمق 35 میلیمتر را در خاک خشک به دست آورد. با نصب چهار پیشبر دیسکی لبه مواج در جلو واحدهای کاشت ردیفکار، مشخص شد که توزیع وزن ماشین روی پیشبرها و چرخهای محرک موزعها به گونهای است که با حفظ درگیری کامل چرخها با زمین، بذر به نحو مطلوب ریزش میکند و حرکت شیار بازکنها در نوار خاک نرم حاصل از کار پیشبرها میتواند بذر را در عمق مناسب به صورت یکنواختی قرار دهد. با حفظ سرعت پیشروی تا حدود 35/1 متر بر ثانیه، پوشش دادن بذرها به میزان 95 درصد عملی میشود و میتوان به درصد سبزی تا 83 درصد نیز دست یافت. استفاده از این پیشبر در رطو بتهای بالای خاک، به دلیل پرتاب شدن خاک کنده شده به اطراف، توصیه نمیشود.
اردشیر اسدی؛ اورنگ تاکی؛ مختار میران زاده؛ حمیدرضا قزوینی
دوره 9، شماره 4 ، اسفند 1387، ، صفحه 57-70
چکیده
پایین بودن درصد سبز شدن محصولات حساس به سله خاک یکی از مشکلات اساسی کشاورزان در سبز کردن بذر محصولاتی نظیر پنبه، چغندرقند، و پیاز در مناطق خشک است. سلهشکنی به روش مکانیکی، حفظ رطوبت خاک، و استفاده از مواد اصلاحکنندة شیمیایی از راههای مبارزه با این مشکل است. با توجه به محدودیت منابع آب، نیاز به مهارت در عملیات سلهشکنی ...
بیشتر
پایین بودن درصد سبز شدن محصولات حساس به سله خاک یکی از مشکلات اساسی کشاورزان در سبز کردن بذر محصولاتی نظیر پنبه، چغندرقند، و پیاز در مناطق خشک است. سلهشکنی به روش مکانیکی، حفظ رطوبت خاک، و استفاده از مواد اصلاحکنندة شیمیایی از راههای مبارزه با این مشکل است. با توجه به محدودیت منابع آب، نیاز به مهارت در عملیات سلهشکنی و اقتصادی نبودن استفاده از مواد اصلاحکننده شیمیایی، این روشها در همه شرایط موفق نمیباشند. سله عاملی محدودکننده و سبب رواج کشت دستپاش شده است که در آن مصرف بذر بیشتر است و سلهشکنی و گاهی تنککاری و واکاری ضرورت مییابد. پدیدة ترکهای طبیعی و انقباضی خاک و خارج شدن اتفاقی بذرهای جوانهزده از درون این ترکها بدون هیچگونه مانع سبب شد امکان هدایت این ترکها به محل خطوط کاشت به عنوان روشی برای شکستن سله و بهبود سبز شدن بذرهای حساس مورد بررسی قرارگیرد. اثرهای مکانیکی روی خاک در مرحلة کاشت با ایجاد شیاری باریک (گودی) در محل خطوط کاشت یکی از روشهای پیشنهاد شده برای ایجاد ترک است. به همین منظور، تغییرات لازم در ردیفکار اعمال و اثر آن در ایجاد ترکهای طولی در محل خطوط کاشت و سبز شدن بذر پنبه در شرایط مزرعهای (بهینه) ارزیابی شد. نتایج آزمایشهای مزرعهای نشان داد که استفاده از عامل جویچهساز کوچک در جلو شیاربازکن ماشین کاشت جهت ایجاد یک شیار کمعمق (50 میلیمتر) و کاشت بذر در کف این شیار و تثبیت آن با یک چرخ فشار مخروطی سبب ظهور ترکهای طولی در 96 درصد طول خطوط کاشت و سبز شدن بذر پنبه به میزان 72 درصد شد. به منظور بررسی کارایی این روش در شرایط مدیریت زراعی زارع بر ایجاد ترکهای طولی در محل خطوط کاشت و سبز شدن بذر پنبه، ماشین کاشت مجهز به عامل جویچهساز و چرخ فشار مخروطی در دو منطقه با بافت خاک رسی سیلتی و سیلتی شنی در پلاتهای بزرگ (2000 مترمربع) با روش مرسوم از نظر میزان سبز شدن و شاخصهای دیگر سبز شدن محصول پنبه مقایسه شد. نتایج نشان داد با مصرف بذر به تعدادی که حداکثر 2 برابر بوتة مورد نیاز را بهدست دهد میتوان بدون نیاز به سلهشکنی و تنککردن به تراکم مطلوب و توزیع یکنواختتر بوتهها، نسبت به روش مرسوم، دستیافت. سود اقتصادی حاصل از کاشت به روش ایجاد ترک طولی نسبت به روش مرسوم به علت کاهش مصرف بذر به میزان 90 درصد و حذف عملیات سلهشکنی مکانیکی و تنکدستی، حدود 2100000 ریال به ازای یک هکتار برای کشاورز در شرایط فعلی خواهد بود.